وقتی هدف زندگی بشر ' عشقبازی ' عنوان می شود؛ نه ' پاک نگاه داشتن جسم و روح '!

در پی اعتراض جمعی از بانوان عدالتخواه ایرانی، مقابل ساختمان ' وزارت کار ':

بانوان عزیز ایرانی! اعتراض چرا؟ نمی توانید همچون بانوان مطهر چادری دیگر، همه زندگی خود را بر پایه ' جنسیت '، بنا نهاده و بدانید شما در رابطه جنسی، همواره، مفعول هستید و  همیشه، باید مفعول باقی بمانید؟ قوانین ایران بر پایه زیر یا رو قرار گرفتن در ارتباط جنسی، نوشته شده است. اگر خارج از رابطه جنسی، رو بیائید، ممکن است آن لذت و سروری را که مردان ایرانی حین رابطه، کسب نموده و بابتش، میلیونها تومان مهرتان می کنند، به آنها، منتقل نکنید و این گناهیست کبیره. پس، بروید بنشینید کنار و بگوئید: ' من همیشه، زیر هستم؛ حتی خارج از رابطه. '

پس خاصیت حجابی که به اجبار، بر تن بانوان، نموده و در وقت پرسش، می گوئید: ' از بهر آن است که زن با جنسیتش، وارد جامعه، نشود. ' چه فایده ای دارد‌؟ شما که همیشه و همه جا - چه در محل کار یا تحصیل، چه در دادگاهها و ... - نگاهتان به زنان، جنسیست. آیا آن طور که ادعا می کنید، نگاه شما به زنان، انسانی بوده و صرفا، غربیها از زن، کالائی جنسی ساخته اند؟

مردان بی تمدن ایرانی که کنترل نگاه و فکر از توانتان، خارج بوده و بهره بردن از تجربیات مردان کشورهای بیگانه را نیز، برنتافته و آنها را ' اسنادی متعلق به کشورهای بیگانه ' می دانید که در جهت تهاجم فرهنگی و از بین بردن ' فرهنگ والایتان که بر حول محور آلت تناسلی مردان و زنان ایرانی '، مکتوب گردیده است، می باشد! در راستای ' عدالت جنسی ' مورد نظر قانون جمهوری اسلامی ایران، از آن جائی که طبق توصیه های پروردگار، زنان سفارش به رعایت حجاب، گشته و مردان هم، به پوشیدن چشم و کنترل نگاه فراخوانده شده اند، گمان می کنم با وجود ' حجاب اجباری ' برای بانوان، استفاده از ' چشم بند '، برای کنترل نگاه مردان و ' پوزه بند '، جهت جلوگیری از متلک پرانی و آزارهای زبانی ایشان، اجباری گردد تا ' عدالت جنسی ' برقرار شود.

مهم ' عدالت جنسی 'ست و ' لذتهای جنسی ' و به قول یک جسمانی روحانی نمای ایرانی: ' اگر زن و مرد همه چیزشان برابر و همانند گردد، دیگر، عشقی نمی ماند و آن چه که در زندگی انسان، اهمیت دارد ' عشق ' است. '