از تن فروشی مردان تا آلودگی رحم زنان
همواره سخن از تن فروشی زنان، می رود؛ لیکن در مورد تن فروشیهائی که در مردان جامعه ایران، مشهود است مهرها بر دهان، زده اند. تعریف ' تن فروشی ' چیست؟ در اختیار گذاردن جسم در جهت کسب معاش. مردان همیشه، بابت عملی که خود پی در پی و چه بسا بیشتر از زنان، مرتکب آن می شوند، زنان را مورد تحقیر قرار داده و می دهند؛ گوئی این مردان نیستند که یک سمت دیگر قضیه بوده و خویشتن را بی نیاز از حیات و سعی در زنده ماندن، می دانند که اگر این گونه بود، تمام این رفتارهای خشونت بار جهت کسب خوراک، مسکن، همسر جهت توالد نسل و ...، توسط ایشان، صورت نمی گرفت. اگر مرد حاضر به از جان گذشتگی برای زن و فرزندانش، است، از آن روست که بقاء خویش را در وجود آنها، می بیند.
این حالات مردان ایران است: تشنه توجه و نگاه زنان در خیابانهای کشور - حتی با ماشینهائی که گاه، به فرغون، تنه می زنند - به گردش پرداخته و جنسیت و قوای جنسی مختص به خود را به نمایش می گذارند؛ ولی همواره، این زنان هستند که جایگاه متهم ردیف اول را اشغال کرده اند. کوچکترین حرکت طبیعی زن که خالی از هر گونه غرض ورزی جنسی باشد - بیرون آمدن از خانه به هر دلیلی غیر از جستجوی شریک جنسی، استفاده از پوشش زیبا و خودآرائی در حد معمول صرفا جهت آراسته دیده شدن، پرسش از جنس مخالف تنها جهت تقاضای راهنمائی، به اطراف نگریستن برای یافتن مسیر مناسب و ... - توسط جنس مخالف، تعبیر به ناروا، می گردد؛ گوئی که زنان هیچ مشغله ای به جز روابط جنسی، ندارند.
در جوامع غربی، پذیرفته اند که هر دو جنس دارای جذابیتهائی برای یکدیگر، بوده و به این دانائی، دست یافته اند که اگر قرار باشد برای پوشش زنان، محدودیتی قائل شوند، همان محدودیت نیز، برای مردان، ضروریست و از آنجائی که امکان کنترل زنان به شکلی کامل، وجود ندارد، تا چه رسد به مردان، تمرکز خود را در قانونگذاری و اقدامات پلیسی علیه مجرم، نهاده اند. حتی برای دختران و پسران عفیف و پاکدامن نیز، حقی قائل شده و آنها را مجبور به آمیختگی با آلودگیهای سایر افراد جامعه، نکرده اند که برای پاک ماندن، مجبور به دست به شمشیر بردن و درگیری با دیگر عقائد و افکار، گردند.
اگر از پوشش اجباری زنان و رها کردن افسار مردان، قرار بود نتیجه ای حاصل گردد، این وضع جامعه فعلی نبود که تر و خشک با هم، سوخته و مردان و پسران جهت شناخت زنان و دختران بدکاره، دست به آزمودن و ایجاد مزاحمت برای کل طیف زنان، بزنند تا سوژه خود را این چنین بیابند. چنانچه مرد یا زنی مرتکب اعمالی خارج از عفت و عرف شود، در صورتی که رفتارش هماهنگی و سنخیتی با دیگران، نداشته باشد، طبق قوانین طبیعی و نانوشته، خود به خود از چرخه، حذف شده و اگر هم، مورد اعتراض اکثریت، واقع نگردد، این امر نشانه پذیرش رفتار و پوشش مورد نظر توسط همان اکثریت، است.
مخالفت من با پوشش اجباری، به معنای عدم اعتقاد به حجاب و خواهان آزادی برای بی بند و باری، نیست؛ بلکه از آن جهت است که مایلم پوشش تبعیت از قانون، محسوب نشده و صرفا و خالصا برای خدا، باشد؛ چرا که شرک گناهیست نابخشودنی و اگر هم، پرهیزی وجود دارد، تنها باید برای خدا، باشد و بس. پوشش شخص من جهت اعتراض به هر دو طیف زنان، است؛ چه آنهائی که پاکی را در پوشش چادر دیده؛ حال آنکه رحم خود را همچون مزرعه کشت مواد مخدر، در اختیار هر موجود ناپاکی، قرار داده و هر ناپاکی ای را در رحم خویش، پرورش می دهند و وارد جامعه می کنند و چه آنهائی که هیچ قید و بندی را رعایت نکرده و به اشکالی دیگر، به اضمحلال جامعه، دامن می زنند. پیشنهاد من - طبق آموزه های الهی - در یک جمله، به زنان: ' رحم خود را پاک نگاه دارید! '
- ۹۶/۰۳/۱۴