مرد فاسد! حجاب برای حفظ ناموس تو، نیست؛ بلکه برای شناخت زنان و دختران پاک از همسر آلوده توست!
در صدر اسلام، عمامه، عبا و قبا مختص دانشمندان دینی نبوده و مورد استفاده عموم جامعه، قرار می گرفته است؛ اما به تدریج، این لباس به عنوان علامت و نشانهای برای دانشمندان اسلامی، به شمار آمد. امروزه، لباس روحانیت و طلبگی دارای نمود مشخصی در جامعه، بوده و شباهتهای بسیاری با لباس پیامبر و امامان دارد که مشاهده آن، انسان را به فضای آن زمان، خواهد برد. به علاوه اینکه پوشیدن آن توسط اشخاص عادی، ممنوع می باشد؛ بدین معنا که هیچ مردی بدون حائز شرایط لازم شدن جهت تلبس به آن - که رسیدن به دانش دینی و رعایت آداب اخلاقی و عملی کافیست - اجازه استفاده از آن را نخواهد داشت.
در باب استفاده بانوان از حجاب، آیاتی در ' قرآن کریم ' آمده که حکایت از نشانه و نماد بودن آن، دارد. در واقع، نمادی از پاکیست تا از طریق آن، مورد شناسائی افراد جامعه - به ویژه جنس مذکر - قرار گرفته و مورد آزار و اذیت مریضدلان، واقع نگردند. البته واژه ' بیماردل ' تنها، مختص مردان نبوده و زنان را نیز، شامل می شود. چه بسا بانوانی که درصد بالائی از مشغولیتهای ذهنی خود را به امور جنسی، اختصاص داده و با برخورد با هر موجود همجنسی، به فتح باب سخن در رابطه با دوستان مذکر، روابط زناشوئی، روشهای جدید آرایش اندام و مو جهت ایجاد جذابیت بیشتر- چه برای محرم و چه نامحرم - و شوخیهائی که هیچ تناسبی با جمع پاکیزه بانوان، ندارد می پردازند و آن چه که در تضاد با این اعمال، عیان است پوشش ظاهری این افراد می باشد که بدون آگاهی از خود واقعی ایشان، گمان اشتباه به راهبه بودنشان، می رود.
به واقع، آن چه که ' تدلیس ' نامیده و در حقوق ایران، جرم شناخته می شود در این حوزه نیز، صادق است. این دست از بانوان، تحت چه عنوان، به خود، اجازه استفاده از پوششی را می دهند که آن را هیچ سنخیتی با واقعیت وجودیشان، نیست؟ مگر نه آنست که بر اساس ' قرآن کریم '، حجاب وسیله شناخت پاک از ناپاک، است؟ بانوئی که هنوز، به آن درجه از ایمان، دست نیافته که ازدواج با زناکار و زایش زناکار در پیشگاه پاک الهی، لرزه بر اندامش، افکنده و او را از این گناه کبیره که طبق آیه شریفه ' قرآن ' که می فرماید: ' تنها زناکار با زناکار، ازدواج می کند و این بر مومنان، حرام است. '، معادل خود زناست، باز دارد چگونه به خویش، اجازه تدلیس و فریبکاری داده و خلاف آن چه که هست، می نماید؟
بانوی محترمه! اگر تو به تغییر لباس مبدلی که به درخواست و توصیه همسرت و جهت حفظ ناموسش - که خواسته هر مردیست؛ حتی مردان فاسد - به تن کرده ای، دست نزده و همچنان، به تدلیس و فریبکاری خود، ادامه دهی، ناگزیر - به دلیل خلاء قانونی در این باب - این جامعه مونثان پاک خواهد بود که جهت اعلام برائت، مجبور به تغییر پوشش، خواهد شد؛ حداقل از چادر مشکی مکروه به چادر سفید مورد پسند پروردگار؛ البته اگر شایستگیمان کفایت کند.
ای زنی که با زایش زانی و زانیه، جامعه را آلوده ساخته و موجبات آزار و اذیت دیگر دختران و زنان پاک را فراهم آورده ای! تو را چه نیاز به شناخته شدن؛ در حالیکه خود با عملت، هموارکننده بستر آن بوده ای؟ ای کاش روزی فرا رسد که حجاب - همچون لباس روحانیت - تقدس یافته و نوع آن برای هر یک از درجات ایمان، دسته بندی گردد تا ماهیت درونی اشخاص آشکار و از فریب هر چه بیشتر جامعه، جلوگیری به عمل آید و ایضا، اجراء دستور خداوند در ' قرآن ' که بهره جستن از حجاب، جهت شناخته شدن، است معلق نماند!
یا چنان باش که می نمائی یا چنان بنما که هستی.
- ۹۶/۰۵/۰۱