شباهت ' جهاد نکاح ' و شیوه تفکر زنان ایرانی درباره ازدواج
بهترین و سالمترین حالت انسانها در مواجهه با نیازهایشان - به عنوان موجوداتی که در جهت بقاء خویش، در تلاش و تکاپو، هستند - تلاش برای یافتن پاسخی منطقی به آن نیازهاست. زمانی که شخص تحت تاثیر شرایط محیطی، قادر به ارائه پاسخی منطقی به خواسته هایش، نیست، تعادل و آرامش روانی وی دستخوش تغییر شده و به بروز پاسخهائی هر چند احساسی، می پردازد که به این پاسخها، ' مکانیسمهای دفاعی ' یا ' مکانیسمهای سازگاری ' اطلاق می گردد. این مکانیسمها در همه افراد دیده شده؛ ولی افراط در استفاده از آنها، فرد را از حالت عادى و طبیعى خارج و از واقعیات زندگى، دور می سازد.
یکی از این مکانیسمها، ' تصعید ' یا ' والایش ' است که در آن، شخص محروم مانده جهت جبران ناکامیها، به انجام اعمال معقول و اجتماع پسند، روی می آورد؛ برای نمونه، ممکن است با صرف قسمت اعظمی از وقت خود در راستای کسب موفقیت و پیشرفت، انجام فعالیتهای مطلوب، کشفیات علمی، خلق آثار هنری و ...، از بار فشارها و هیجانات روانی خود، کاسته و بدین وسیله، به سازگارى و جبران محرومیتها، بپردازد. شاهد هستیم بسیارى از افراد بزرگ و برجسته تاریخ، بهمنظور جبران کمبودهاى جسمى و روانی خویش، توانسته اند با پشتکار و استفاده از هوش و توانمندیهای ذهنى، نجاتبخش بشریت از مصیبتها و بلایائی عظیم، باشند. از نمونه های دیگر ' تصعید '، می توان به فردی پرخاشگر، اشاره کرد که به پلیس یا ارتش، پیوسته یا سربازی اجباری که به دلیل عدم امکان تمرد از انجام خدمت نظام، آن را ' خدمت مقدس ' می نامد و ... . البته قبل از تصعید، همواره، مکانیسم دفاعی ' انکار ' رخ داده و فرد از آن جهت که قادر به تحمل یا قبول فشارهای ناشی از واقعیتهای نامطلوب موجود، نیست، به نفی آنها، دست زده؛ به طور مثال، به انکار وجود ترس، از دست دادن چیزی باارزش در زندگی و ...، می پردازد که به کاهش تاثیر عوامل آزاردهنده گذشته، حال و آینده، منجر خواهد گشت.
گفته می شود ' جهاد نکاح ' فتوائیست که نخستین بار، در سال ۲۰۱۳ میلادی و در جریان جنگ داخلی سوریه، منتشر و طی آن، زنان و دختران بسیاری از کشورهای مختلف؛ از جمله تونس، چچن، مصر، عراق، آلمان، فرانسه و ...، به سوریه، سفر کردند تا به زعم و گفته خویش، راه بهشت را بر خود، هموار سازند؛ هر چند بسیاری معتقدند این فتوا ساخته و پرداخته دولت ' بشار اسد ' جهت ایجاد جوسازی و مبارزه علیه مخالفانش، است. با این وجود، شایع است بیش از 6000 تونسی، در سوریه و عراق، شانه به شانه شبه نظامیان تکفیری - که همه مسلمانان غیر عامل به دستورات اسلام را ' کافر ' می نامند - میجنگند که بسیاری از آنها را دختران و زنان، تشکیل می دهند.
اما چه عاملی زنان و دختران مذکور را به سمت این گونه ازدواجها، سوق می دهد؟ بدون اینکه سعی داشته باشیم به خاستگاه اصلی تکفیریهای ' داعش '، بپردازیم؛ اینکه آیا خودجوش بوده یا زائیده و دست پرورده کشورها یا جریان سیاسی خاصی هستند - با بررسی صفات و ویژگیهای این دست افراد، می توان به این نتیجه، رسید که آنها؛ همچون بربرهائی که در اثر خوی وحشیگری و ضداجتماعی خویش - که در جهت بقاء خود، آن طریق را برگزیده اند - منزوی گشته و از سوی جامعه، طرد و از مزایای زندگی اجتماعی، محروم می شوند، برای رفع نیازهای اولیه خویش، به ناچار، مجبور خواهند بود به جفت یابی مناسب خود، روی آورند و مسلما، راحت ترین راه آن فتوا، اعلان یا فراخوان عمومیست. از سوئی دیگر، زنان و دخترانی که از همان ابتداء حیات بشر، وارد بازی تنازع برای بقاء، گشته و همچون مردان، برای خود ننگ می دانسته اند به اذعان انتخاب ازدواج و زایش؛ به عنوان راهی برای ادامه حیات خویش، بپردازند و شروع به فرو رفتن در مکانیسم دفاعی ' تصعید '، کرده و بازی ' عشق ' یا ' جهاد ازدواج و فرزندآوری ' را آغاز نمودنده اند این بار نیز، به همین روش، متوسل شده و رفع نیازهای مادی و به خیال خویش، معنویشان را در ' جهاد نکاح '، می بینند. یک نمونه از این دست زنانی که به واکنش ' تصعید '، مبادرت نمود ' عایشه البکری ' سعودی بود که در سال 2013 میلادی و در سن 15 سالگی، به مدت چند ماه و به بهانه ' جهاد نکاح '، به سوریه، رفته و پس از مراجعت به عربستان و کسب عنوان قهرمانی از جانب مفتیهای عربستان، مدعی گشت: ' من دختری باکره بودم؛ اما به محض ورود به ' جهاد نکاح '، توسط چندین نفر، دوشیزگی خود را فدای اسلام کرده و در این مدت، مشکل رزمندگان زیادی را حل کردم و اکثر مجاهدانی که با من، جهاد داشتند از الجزایر، اتیوپی، چچن و مغرب بودند. هم اکنون هم، حامله بوده و می دانم این فرزند در آینده، یکی از مجاهدان بزرگ راه اسلام، خواهد شد. ' وی کسب این موفقیت را مدیون انرژی بالا، زحمات شبانه روزی، تلاش و همت والای رزمندگان اسلام دانسته و عنوان نمود: ' من برای تقرّب به خداوند، این جهاد را انجام داده و از خداوند، می خواهم این جهاد را از من، قبول بفرماید. '
البته دختران و زنان بسیاری نیز، صادقانه به آن چه که محرک اصلیشان در گام گذاشتن در این راه، بوده، اذعان داشته اند؛ از جمله دختری که می گفت: ' می خواستم با پولی که درمیآوردم، برای برادرم کاری دست و پا کنم. برخلاف شایعات موجود، هر دختری با دو یا حداکثر سه نفر، در ارتباط است و من پس از بازگشت از سوریه، متوجه شدم برادرم سر کار رفته و مشکلات مالی خانوادهام نیز، تا حدودی، از بین رفته؛ اما آنها دیگر، پذیرای من نیستند. '
در حقیقت، هدف آنها تنها، یک چیز است: اینکه به سوریه، رفته و مانند سایر دختران و زنان مسلمانی که از ازدواج و فرزنددار شدن خود، به دنبال حماسه سازی و قهرمان آفرینی، هستند - حتی آنهائی که در زندگی عادی خود و خارج از ' جهاد نکاح ' مذکور، شوهرداری را جهاد و فرزندآوری؛ حتی فرزند ناپاک و آلوده به انواع گناهان، را راهی به سوی بهشت، فرض می کنند - به شکل قانونی و شرعی، ازدواج کرده و زیر این پوشش، به ادامه حیات و حفظ بقاء، بپردازند؛ اما وقتی نبردهائی سنگین صورت گرفته و شوهرانشان کشته میشوند، حتی اجازه نمی دهند عده آنها بگذرد و بلافاصله، آنها را به ازدواج سربازی دیگر، درمیآورند. بنابراین، نه تنها، قوانین اسلامی را رعایت نکرده؛ بلکه احکام دینی را به نفع خود، تغییر داده و آن را ' فقه پویا ' نام می نهند. آنها در این توهمند که کار درست را آنها انجام داده و هر کس مخالف آنهاست، مسلما منحرف است.
طریق نادیده گرفتن قوانین اسلام و بی توجهی به شرایط ازدواج سالم و زایش پاک که بارها، در اسلام، مومنان بدانها، سفارش گشته اند در ایران اسلامی نیز، مشاهده می شود و با آنکه زنان پاک از ازدواج با مردان ناپاک، منع شده و این شکل ازدواج بر مومنان، حرام گشته است - طبق آیه 3 سوره ' نور ' - و همچون راهبگان، زیست کردن بر چنین ازدواجی، ارجحیت دارد؛ لیکن دختران خود را طوری تربیت می نمایند که ' پاک بودن ' را صرفا، در چادر سر کردن، شوهرداری و فرزندآوری، دیده و برایشان، اهمیتی ندارد این شوهر چشم چران و زناکار باشد یا آن فرزند آلوده و گنهکار. تنها شعارشان هم، این است: ' بهشت زیر پای مادران، است. ' و ' جهاد زن خوب شوهرداری کردن است. '.
- ۹۶/۰۵/۲۱