چه می شد، اگر این دختر هم، همانند دیگر خودفروشان مونث، خودفروش با درجه بالای توهم پاکی، بود؟

همینطور که به پایان تعطیلات نوروزی، نزدیک می شویم، متوجه بازگشت روزافزون اعضای ' باند دستفروشان و متکدیان ' به آغوش پذیرا و گرم مترو، می شویم. البته متعاقب ثبت و پیگیری مداوم شکایتم در ' سازمان بازرسی شهرداری تهران '، در ارتباط با آزار و اذیتهای پی در پی و ناامنیهای این گروه مجرم و خلافکار و نیز، شکایت شفاهی در خصوص رابطه نامناسب و نامشروعی که میان دستفروشان و متکدیان مونث و کارمندان مترو، ایجاد گشته، مدتیست از آشکار نمودن این ارتباطات بی رو دربایستی و نامشروع، در مقابل چشمان مسافران، کاسته و آن را به صفر، رسانده اند.

با انواع تخلفات و جرائم ریز و درشتی که ماموران ' نظم و امنیت ' مترو در قبال پول هنگفت ناشی از آن یا در عوض لذت روابط نامشروع، مرتکب می گردند، باید هم، به خود، شک داشته و مشاهده شخصی به صورت روزانه، این چنین کلافه و حساسشان سازد که با ایجاد ناامنیهای روانی برای وی، سعی در فراری دادن یا همراه ساختنش با خود، نموده یا با رسیدن بوی پول، ملک و دختری تنها و تحریک قوه شهوات و هوسهایشان، سعی در جذب ایشان، کنند.

بدبختها تصورش را هم، نمی کردند با تهاجمات گسترده ای که با نام‌ ' اسلام '، علیه پاکیزگی راهبان و راهبگان، انجام داده اند، دیگر، راهبه ای باقی مانده باشد که تمامی نقشه ها و عملیاتشان خنثی شود. چه کنند؟ تا چشم باز کرده اند، در رحم و دامن میکروب پرور مادرشان، رشد یافته اند.