جهت اعلام برائت از ' هوسبازیهای مردان و زنان ایرانی '، ' چادر سفید ' یا ' هر پوشش سفید مناسب دیگری '، برگزینید!

در کشور - در توهم برخی ایرانیان - اسلامی ایران، مردان و پسران بسیاری حضور دارند که آن چنان سختگیری ای نسبت به پوشش بانوان، به نمایش می گذارند که نه تنها، به کمتر از ' حجاب برتر '، رضایت نمی دهند؛ بلکه اگر پوشش آنها چیزی به غیر از مانتوی بلند جلوبسته، باشد، آن را ' حجاب ' به شمار نیاورده و با شکلکها و صداها مشمئزکننده مختلفی، تلاش می کنند عدم موافقت خود را با سلیقه ایشان، در انتخاب نوع پوشش، ابراز نمایند. گوئی این درگاه متعالی ایشان است که نوع پوشش بانوان باید مورد قبولشان، قرار گیرد.

همچنین، شاهد حضور بانوان ' حجاب برتری 'ای هستیم که همچون نران دسته فوق، عمل نموده و از آنجائی که می فرمایند: ' از کوزه، همان برون تراود که در اوست. '، پس، می توان فهمید علت رفتارهای کریه این پسران و مردان، از کجا، منشاء می گیرد: ' رحم مادران ' حجاب برتری ' ای که با پرورش این حیوانات مذکر در رحم و دامان خود، به انتقال تمامی رفتارهای زشتشان، بدانها، پرداخته اند. '

این دو دسته مذکر و مونث تهوع آور رفتارشان را چنین استدلال می کنند که آزادی فردی یک عده نباید باعث از بین رفتن حقوق دیگران، شود و از آنجائی که نوع پوشش بانوان باعث تحریک جنسی مردان، شده و این تحریک سرمنشاء مشکلات بسیاریست که در جامعه، رخ می دهد؛ از جمله، ارتکاب گناهان جنسی توسط مردان و پسران - تحمل آزارهای جسمی و روانی ناشی از عدم ارضای شهوات پیش آمده در آنها - نابودی کانون خانواده و رم کردن و فرار شوهران همین ' زنان حجاب برتری ' که در نتیجه ایجاد میل جنسی شوهرانشان، نسبت به زنان و دختران دیگر، حاصل می گردد - عدم تمایل پسران و مردان به ازدواج، به سبب ارضای تمایلاتشان در خارج از چارچوب خانواده و ...، در نتیجه، ' حجاب ' بانوان باید توسط ایشان، کنترل گردد.

حال، سوال این است که چگونه است که این پسران و مردان سختگیر که در کنترل نگاه خود، اختیار کامل دارند در این مورد که در ادیان مختلف، به عنوان وظیفه اصلیشان، در جلوگیری از گناهان جنسی، مکلف به انجامش، شده اند سختگیری نشان نداده و به قدری، چشمشان برای دیدن اندام جنس مونث، در گردش و تکاپوست که زنان و دختران را با وجود داشتن پوشش مناسب و کافی، متهم به عریان بودن، کرده و مایلند چفت و بستهای ذهن خود را که همان ' پارچه های مشکی حجیم '، ' مانتوهای جلوبسته و بدشکل و بدرنگ ' و ... هست بر پیکر زنان، ببینند تا اگر دستشان بر بدن این زنان نامحرم، نمی رسد، حداقل، در ذهن، ' دست ' خود را به صورت ' پارچه های زشت و بدقواره '، بر بدن زنان، مشاهده کنند. این رازیست که مردان مثلا تندروی اسلامی در قلب، پنهان داشته؛ اما آشکارش نمی کنند تا بانوان ' حجاب برتری ' را ترغیب به استفاده از آن چه که ' دست خود ' می بینند - چادر مشکی و مانتوهای بدشکل - نموده و شهواتشان با نگاه به آنها، ارضاء کنند.

آیا این گروه از جنس مذکر، اگر ' درد دین و گناه ' داشتند، قادر به کنترل نگاه و سر به زیر انداختن، نیستند؟ آیا این جنس مونث ' حجاب برتری ' دائم الانتقاد از غیر ' حجاب برتری 'ها، اگر همچون مردان مذکور، ' درد دین و گناه ' داشتند، قادر به کنترل خویش و پاک نگاه داشتن رحم خود از ازدواج با مردان چشم چران و زناکار و پرورش پسرانی گناهکارتر از پدر، نیستند؟ علت چیست که نه این مردان چشمشان را کنترل می کنند و نه این زنان رحمشان را پاک نگاه می دارند؟

تنها، یک دلیل وجود دارد و آن اینکه مردان فوق از مشاهده عظمت خداوند در ' حجاب ' زن، نفرت داشته و مایلند تمایلات شهوانی خود و حضور خویشتن را در وجود زن، ببینند. آنها از اینکه زن سرفراز بوده و آن حجابی را برگزیند که متناسب بوده و صرفا، رنگ و بوی الهی دارد و در آن، هیچ توجهی به خواست و سلیقه مردان، نشده است، بیم دارند‌. از طرف دیگر، زنان و دخترانی نیز که صرفا، چادر یا مانتوهای جلوبسته و بدشکل را برمی گزینند افرادی هستند که تمایل به جلب توجه و خواسته مردان، داشته و قصد دارند با اهمیت دادن به سلیقه ایشان و ارضای شهوات آنها، به سواری کردن از شوهران به دام افتاده خویش، بپردازند. اگر هم، می بینید مکرراً، دختران و زنان غیر چادری یا با مانتوهای جلوباز؛ اما متعارف را متهم به فساد جنسی و انحراف، می کنند از آن جهت، است که قصد خود را از جذب جنس مخالف - به عنوان شوهر - پنهان کرده و آن را از طریق فرافکنی، به غیر خود، نسبت دهند و از سوئی دیگر، از جلب شدن شوهران چشم چران و زناکارشان، به سمت زنان و دختران ' غیر حجاب برتری ' و از دست دادن الاغ مربوطه جهت سواری، واهمه دارند.

پس، به راحتی، می توان دید که نه این زنان و نه آن مردان دردی به نام ' درد دین '، نداشته و همه آن حرکات به خیال ایشان، ' امر به معروف و نهی از منکر ' برای برطرف کردن امیال یا هراسهای نفسانیشان، است.

حال، ای زنان و دختران ایرانی! اگر مایلید دست مردان نامحرم را بر بدنهای خود، مشاهده کرده و بدان طریق، مرتکب ' زناء ' و ' شرک‌'، شوید، ' چادر مشکی ' بر سر، کنید و در صورتی که از داشتن ' حجاب '، صرفا، رضایت خدا و ایجاد حس حضور پروردگار را دنبال می کنید، به انتخاب حجابی، بپردازید که علاوه بر نشان دادن توجه به امر الهی، مطابق سلیقه شخصی خودتان، بوده و دیگر مردان با دیدنش، این گمان اشتباه در آنها، به وجود نیاید که ' خواسته ذهنشان ' بدن شما را احاطه کرده؛ بلکه ' حجاب 'تان طوری باشد که بفهمند ' الله ' همراهتان، بوده و حاضر به پذیرفتن هیچ جنس مذکر یا مونث هوسران، چشم چران و گناهکاری، در رحم خود، نیستید.

توجه: حتی اگر با استفاده از ' چادر مشکی '، قصد جذب جنس مخالف و ارضای تمایلات ایشان را ندارید، هم، برای ' اعلام برائت از هوسبازان ' و هم، برای ' جلوگیری از آلودگی با رنگ به شدت منفی ' سیاه ' که با پسند پروردگار، منافات دارد '، از ' چادر سفید ' یا ' سایر پوششهای سفید ' استفاده نمائید.

حرکات زشت ' بسیج نامردمی مردم آزاری و بی آبروسازی مردم '؛ این بار در مترو!

سالهاست در کوچه و پس کوچه های کشور ایران، شاهد پایگاههای ' بسیج نامردمی ' هستیم که با ترفندهائی مختلف؛ از جمله برگزاری سفرهای رایگان به مناطق دیدنی یا زیارتی کشور، پرداخت هزینه های شرکت در کلاسهای رانندگی، برگزاری دوره های بدون شهریه آموزشی، اعطای درجاتی بالاتر از درجات سایر شهروندان غیربسیجی، غیرحجاب برتری و غیر ریش و پشمدار، بدیشان، پخش ساندیس و ساندویچهای رنگارنگ و انواع سرگرمیها و فریبهای دیگر، به جذب مردم فقیر و مستضعف مالی و فکری، پرداخته و پس از تبدیلشان به ' نامردمها '، آنها را به جان ' مردم '، انداخته و هر دلقکبازی، سیرکبازی و آزار و اذیتی که مایلند توسط همین عناصر خودفروخته و بدبخت،‌ نثار افراد روشنفکر و غیر مستضعف فکری، می نمایند.

شناختن این عوامل خودفروخته به هیچ وجه، دشوار نیست. بوی تعفن حضور آنها در جمعهای مختلف شستشودهنده مغزی و همراهیشان با فاسدان فکری، تهمت زننده، غیبت کننده و به تمسخر گیرنده طبقه روشنفکر، چنان در گوشت و خون ایشان، رسوخ نموده که حتی بدون معرفی خود، قابل تشخیص هستند.

امروزه و پس از سالها احداث شهر زیرزمینی مترو، این پایگاهها در جای جای آن نیز، نفوذ کرده و محیط مردمی مترو را مبدل به مکانی پر از حشرات موذی و آزاردهنده، نموده است؛ به نحوی که با دیدن عنصری ' غیر حجاب برتری ' و ' غیر ریش و پشمدار '، زنان و مردان آن بسیج شده و با اجرای نمایشهای مختلف، به خیال ابلهانه خویش، شروع به ' امر به معروف و نهی از منکر '، می نمایند؛ نمایشهائی چون با دست، نشان دادن عنصر نامطلوب به یکدیگر و تمسخر وی، اهانت به او، ایراد اتهامات واهی جنسی و ... .

ای کاش جامعه روشنفکر کشور نیز، همچون این ' نامردمها '، بسیج شده و دست در دست یکدیگر، به خفه ساختن و خارج ساختن ایشان از توهم پاکی، می پرداختند! به فرموده یکی از بزرگان دین (ع) '، مشکل این جاست که دانایان خموشند و نادانان جسور بوده و بسیار حرف می زنند.

امروز، در پاسخ به بی ادبی جمعی از زنانی که از ظاهرشان، پیدا بود ' برده و خودفروخته دولت ' هستند - با توجه به مانتو، شلوار و مقنعه های مشکی ای که بر سر، داشتند - و گوئی پشت میزهای قسمت فروش بستنی و آبمیوه ایستگاه متروی ' میدان ولیعصر '، نشسته و منتظر ورودم بودند تا چتر برداشتنم را به باد استهزاء، بگیرند، با لحنی تحقیرآمیز، گفتم: ' امروز، شما می خندید و فردا، ما به شما، می خندیم. ' و سپس، رو به فروشنده که اکنون، با خنده های حاکی از تمسخرش، به جمع مسخره کنندگان، پیوسته بود، بیان داشتم: ' دقیقا، به همین خاطر، از همنشینی با آنها - عناصر برده و خودفروخته - خودداری می کنم. صبح تا شب، تنها، به چرت و پرت گوئی، غیبت و آزار و اذیت زبانی، می پردازند. '

مردی ریشو که بوی بسیجی و سپاهی بودن از وی، استشمام می گردید و هفته گذشته نیز، پس از شنیدن این جمله از من که: ' همه دینشان به ریش و پشمشان، است. '، با چند نفر از مردان ریشوی دیگر، به بستنی و آبمیوه فروشی داخل ایستگاه، آمده و در اطرافم، پرسه می زد امروز هم، در آن مکان، حاضر بود و با شنیدن این جمله از من، چنان حالش گرفته شد که بساطش را جمع نمود و قصد ترک آن جا را داشت که ناگهان، ایستاد، به پشت غرفه، بازگشت و چیزی درون گوش فروشنده، نجوا کرد. سپس، با همان حال گرفته  و ناراحتی ای که سعی داشت آن را به من، نشان دهد، از روبرویم، عبور کرد و در بین جمعیت، محو شد.

زنان خودفروخته و برده دولت نیز، پس از مدتی کوتاه - در حالیکه وقیحانه، نگاهم می کردند - با خنده هائی بی شرمانه، رو به یکدیگر، گفتند: ' چتر. ' من نیز، سری به نشانه تاسف، تکان داده و پشت بدیشان، نمودم و زمانی که رو برگرداندم، زباله دانی متحرک مغز و روح خود را برداشته و گورشان را گم کرده بودند. دوباره، با خود، تکرار کردم: ' روز خنده ما هم، خواهد رسید. '

یک بار، گفته ام و بار دگر، می گویم: ' همه دینشان به ریش و پشم و پارچه مشکیست. ' آیا اطمینان دارید این پشمها و پارچه های سیاه توان جلوگیری از آتش جهنم ناشی از گناهان کبیره تهمت، غیبت و آزارهای چشمی و زبانی شما را خواهند داشت؟

آیا این زن حقیقتا، دیوانه است یا تظاهر به دیوانگی، می کند تا حقایقی - هر چند ناخوشایند - را بر زبان آورد!

کلیپ زیر تحت عنوان ' زن دیوانه در مترو '، در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در فضای وب، منتشر گشته و مطمئنا، موجبات شوخی و خنده بسیاری را به وجود آورده است؛ اما توجه به عمق سخنان این خانم، بیانگر واقعیات بسیاریست؛ از جمله اینکه چگونه میل مردان ایرانی به مسائل جنسی و تلاش در ارضای شهواتشان، به هر طریق ممکن - چه از راههای نامشروع و چه از طریق به خیال ایشان، مشروع و قانونی صیغه - سبب به وجود آمدن وضع فعلی وخیم حجاب و عفاف، در زنان و دختران ایرانی، شده است. حدیثی از ' امام صادق (ع) '، می فرماید: ' نسبت به زنان مردم، عفیف بمانید تا زنان شما نیز، عفیف بمانند. '

به راستی، این طریقی که مردان ایرانی پیشه نموده و در برخورد و مواجهه با زنان و دختران، توان کنترل خویش را از دست داده و صرفا، به یاد آلت تناسلی خود و برطرف ساختن نیازهای جنسیشان - حتی به قیمت آزاررسانی و ایجاد مزاحمتهای مختلف، برای ایشان - می افتند زنان و دختران ایرانی را به موجوداتی، مبدل ساخته که عمده تمرکزشان بر جذب جنس مخالف - چه با چادر سر کردن برای شوهران چادردوست و چه با آرایشها و اعمال جراحی وحشتناک و غیرمتعارف - می باشد.

در حقیقت، زنان ایرانی ای که موفق به جلب توجه مردی، جهت امر ازدواج، می گردند تمامی ذهنشان به استفاده از ' حجاب برتر '، برای کسب رضایت همسر، تلاش مفرط در زیباسازی و ایجاد تنوع در ظاهر، در محیط منزل و ایراد اتهامات و ایرادات واهی نسبت به دختران و زنان ' غیر حجاب برتری '، در محیط اجتماع، معطوف می گردد. البته ایراد این اتهامات را به ' امر به معروف و نهی از منکر ' سفارش شده در دین، ارتباط می دهند؛ اما آن چه که ایشان را به این کار، وامی دارد نه تنها، نگرانی از بی توجهی به دین و ناپاکی دیگر بانوان، نیست؛ بلکه ناراحتی ناشی از چشم چرانی و هوسرانی همسرانشان و ترس از دست دادن جایگاه خود، در نزد آنهاست.

اما ای بانوان ' حجاب برتری ' دائم الانتقاد! آیا اگر شما پاک بوده و دردتان درد دین است و نه نگرانی از دست دادن شوهران هوسبازتان، پس، چگونه راضی به پیوند زناشوئی با چنین مردان آلوده و در نتیجه، آلوده ساختن‌ رحمهایتان، شده اید؟ آیا ازدواج پاک و ناپاک در کتاب آسمانی مسلمانان، حرام نگردیده است؟ چرا با ایرادگیریهای پی در پی، از بانوان و دختران ' غیر حجاب برتری '، سعی در پاکیزه جلوه دادن خود و بی دین و ناپاک شمردن شوهرانتان و دیگر بانوان، دارید؟

آیا بهتر نیست برای پاکسازی جامعه، ابتداء، از خود و رحمهایتان، آغاز کنید؟

با نگاه از زاویه ای دیگر، به کلیپ - یعنی با توجه به اعتراضات و اعلام نارضایتی و ناراحتی مردان حاضر در واگن،‌ نسبت به سخنان زن - می توان دریافت جامعه ای که در مراسم مذهبی مختلف، با حرکات وحشیانه قمه زنی و عربده کشی، اظهار ارادت به حضور امامان (ع) خود، نموده و تظاهر به فرمانبرداری از امام منتظر (عج) خود، می نمایند در صورت مواجهه با ایشان (عج)، نه تنها، توجهی به وی (عج)، نخواهند کرد؛ بلکه راه پیشینیان خود را رفته و شکمبه بر سرش، ریخته و او (عج) را ' سفیه ' و ' مجنون ' خواهند نامید؛ چرا که به گمان آنها، امام زمان (عج) قرار است هموارکننده راه ارضای نامحدود شهوات مردان، باشد و نه کنترل کننده آن؛ درست همچون زمان حال که وقتی آنها را به رفع هوسبازی و کامجوئی بسیار از زنان، دعوت می کنیم، خود را پشت پیامبر اسلام (ص)، پنهان نموده و خویشتن را دنباله روی فردی هوسباز، معرفی می کنند؛ در حالیکه پیامبر (ص) در خویشتنداری و پاکی نفس، اسوه و نمونه زمان خود بودند.

در واقع، این دسته از مردان و زنان ایرانی، نه تنها، درد دین ندارند؛ بلکه با در هم آمیختن رسم و رسوم غلط و امیال شیطانی خویش با دین، به انحراف کشاندن و ابتر ماندن دستورات و اهداف دین را - که پاکی و تزکیه نفس است - دنبال می نمایند تا در هاله پر از توهم پاکی و تقدس و بدون هیچ عذاب وجدانی، به هوسرانی مردانه و زنانه خود، ادامه دهند؛ مردانی که دائم، به تغییر دادن و اختیار همسری جدید، می پردازند و زنانی که بدون تحمل سختیها و دشواریهای زندگی ' آسیه (س) 'وار و ' مریم (س) 'گونه مورد سفارش ' قرآن '، به همزیستی و همنشینی با ' فرعون 'های زمانه - شوهران هوسبازشان - و زایش ' فرعون 'هائی دیگر، دست می زنند.

لینک دانلود

در صورت ادامه مزاحمتهای ' باند دستفروشان و متکدیان مترو '، علیه خود مسئولان مترو، طرح شکایت خواهم کرد!

با مزاحمتها و ناراحتیهائی که نتیجه حضور ' باند خلافکار دستفروشان، متکدیان، فساد و مزاحمین نوامیس مترو ' بوده و جمع عظیمی از ایشان را زنان، دختران، پسران و مردان خیابانی، افراد حبس کشیده، مهاجران غیرقانونی کشورهای بربر و غیرمتمدن تشکیل می دهند و جهت کسب سودهای کلان، توسط عوامل ' شهرداری تهران ' و ' نیروی انتظامی '، سازمان داده شده اند و پس از آنکه شکایتهای بنده از ایشان، در بخش ' حراست مترو '، ' پلیس مترو '، ' بازرسی پلیس '، ' بازرسی مترو ' و ' بازرسی شهرداری تهران '، به نتیجه، نرسید و مرا وادار به کمک خواهی از نیروهای امنیتی بالادستی خارج از مترو، نمود و ایشان - دستفروشان، متکدیان، کارمندان مترو و پلیس مترو - را مجبور به دست برداشتن از مزاحمتهایشان، در محیط مترو، ساخت، ایشان به طریقی که شده، سعی در ادامه آزار و اذیتهای خود و کشاندن ماجرای این مزاحمتها به محل زندگی اینجانب، نمودند؛ به نحوی که با آمد و شد و انجام عملیات خرابکارانه و موذیانه، تلاش می کنند جو محل زندگی اینجانب را بر هم بریزند و از آن جائی که این آزار و اذیتها در خارج از محیط مترو، اتفاق می افتد، گمان کرده اند خطر را از سر خود، رفع نموده و آن را به خارج از حوزه تحت مسئولیت خود، انتقال داده اند؛ اما این ابلهان بدانند در صورت شکایت از شخصی در محل زندگی خود، بابت مزاحمتها و خسارتهای وارده، مطمئنا، پای مسئولان مترو، پلیس مترو و دستفروشان و متکدیانش را که مدام، در محل سکونت بنده، تردد داشته و با برقراری ارتباط با اراذل و اوباش محل و تحریک ایشان، سعی در انتقام گیری یا هر چیز دیگری که اسمش را می توان گذاشت، می کنند به میان خواهم کشید.

پس، بی جهت، دل خوش ندارید که توپ را به داخل زمین حریف، انداخته و آسوده گشته اید.

فرشته های ' حجاب برتری ' ایرانی ای که در قبال مهریه و نفقه، رحم خود را به پرورش میکروب، اختصاص می دهند!

زن ' حجاب برتری ' دارای توهم پاکی ایرانی! با چه مقدار مهریه و نفقه، حاضر به همخوابگی و همنشینی با شوهر کثیف، چشم چران و زناکار و پرورش نسخه هائی دیگر از وی، در رحم ناپاکت، گشته ای؟ آیا این مهریه ها و نفقه ها قادر خواهند بود در روز قیامت، جبران آزار و اذیتهای صادر گشته از ناحیه کثافات مذکر خارج شده از ماتحتت، نسبت به دختران باکره و معصوم داخل خیابانها، باشند؟

شاید حقوق مادی مدنی ای که از طریق خطبه عقد، برای خود، دست و پا کرده ای وجه تمایزی باشد، میان تو و فاحشه داخل خیابانها؛ اما مسلم بدان از بین برنده فسادی که با اختیار کامل، از رحمت‌، بیرون می آوری، نخواهد بود.

روز قیامت خواهد رسید و دختران باکره و پاکی که لحظه لحظه زندگیشان، با مزاحمتها، آزارها و ارعابهای پسران آلوده خارج گشته از رحمتان، سپری گشته از شما، سوال خواهند کرد: ' این رحم متعلق به شما، بود. در قبال چه مقدار پول و زر، آن را به پرورش میکروب و انگل، اختصاص دادید؟ آیا آن مهریه ها و نفقه ها امروز، به کارتان، می آید؟ با چند درصد از آن پولها، می توانید رضایت دختران ستمدیده را به دست آورید، عفریته های ظالم گرگ صفت! '.