دولتهای دنیا پشت هم و مقابل ۹۹ درصد! ' بازیهای انتخاباتی ' راهیست، برای جلوگیری از انقراض پادشاهی آنها!

' ترامپ ' بی شعور - نماینده یک درصد جمعیت بی شعور دنیا - خروج خود را از ' برجام '، اعلام کرد؛ همان یک درصدی که علیرغم ' نخبه ' خواندن خود، ' اراذل و اوباش ' و ' راهزنان 'ی بیش نیستند. از یک درصد جمعیت دنیا که تمامی دولتهای دنیا؛ من جمله دولت ایران، را شامل می گردد، می خواهیم به بازیهای سیاسی خود که تنها یکی از آنها، ' برجام ' است، خاتمه دهند.

نتیجه ای که شما یک درصد از خروج ' ترامپ ' از ' برجام ' در این بازی سیاسی، جستجو می کنید چیزی نیست جز اینکه: ' ای ملت ایران! با حکومت خود، متحد باشید تا آسیب ناشی از خروج آمریکا از ' برجام '، دامنتان را نگیرد. ' می بینید؟ ' ادامه بخشیدن به اتحاد ۴۰ ساله مردم ایران با حکومتش ' چیزیست که منافع این یک درصد را در داخل خاک ایران، تامین خواهد کرد.

اکنون که مردم ایران پس از ۴۰ سال دوشیده شدن و سواری دادن به این یک درصد، با اوضاع اقتصادی، رفاهی، زیست محیطی و ... بسیاری، روبرو گشته و عملا، خواسته هائی را که از انقلاب، دنبال می کرده اند از دست داده دیده و خود را با سرزمینی پر از فساد، فتنه و دورنگی، روبرو می بینند و در اوج انفجاری، هستند که ترکشش مطمئنا، به منافع این یک درصد؛ از جمله دولت آمریکا، دولت انگلیس نیز، دولت ایران و ... - در خاک ایران، برخورد خواهد کرد، باید هم، با بازیهای ' از برجام خارج می شوم. '، ' جنگ به راه می افتد. '، ' کشته خواهید شد. '، ' فقیرتر خواهید گشت. ' و ...، همچنان، به ساکت نگاه داشتن مردم، ادامه دهند.

اما دیگر، کافیست. دیگر بس است که تمام صفحات کاغذی و الکترونیکی رسانه های خود را با نمایشهای سیاسی، پر کرده و مجال صحبت و بازی کردن ما مردم را از ما، گرفته اید.

من بعد، باید شاهد اعتراضات ۹۹ درصد مردم دنیا در رسانه ها، باشید. اینک، نوبت بازی ما ۹۹ درصد فرارسیده است.

روی دوش مردم جهان، سوار شدن و در اختیار و بردگی گرفتن دانش نخبگان و نیروی بدنی کارگران به هیچ عنوان، از کسی، ' نخبه ' نساخته است. شما همان راهزنان و پادشاهان چند هزار ساله ای هستید که خود را در پشت مجموعه قوانین و مقررات مالیاتی، مالکیتی و ...، پنهان ساخته و با به راه انداختن ' نمایشهای انتخاباتی ' و ' تعویض پالان خر، در عوض خود خر '، جلوی سرنگونی کامل خود - همچون انقراض پادشاهان نسلهای قبل - را گرفته اید. برای حفظ پادشاهیتان هم، پشت هم و روبروی ملتها، ایستاده اید.

' قیام جهانی ' تنها راه نجات از یوغ بردگی این یک درصد، است.

دختران ایرانی! وقتی معصومانه، پدرتان را ' پدر ' می خوانید، اول از همه، از ' پدر ' بودنش، مطمئن شوید!

پدری که در کنترل نگاه و شهوات خود، کوتاهی کرده و با رها ساختن افسار امیال نفسانی خود، در اجتماع، رسم ' اهانت و تجاوز به زنان ' را باب می کند در حقیقت، به دختر خود، تجاوز کرده است؛ چرا که این دوریست که ادامه داشته و تا این پدران به ظاهر دلسوز در حق دخترانشان، با سرکوب نمودن و افسار زدن به شهوات، از تجاوز به دختران و زنان دیگران، دست برندارند، این دور شکسته نخواهد شد.

پدری که تجاوز به نوامیس غیر را با اعمال غیراخلاقی و غیردینی خود، تصدیق می کند به صورت ضمنی، این تجاوز را در مورد دختر خویش نیز، پذیرفته است.

پس، ای پدران ایرانی! تا عملا، کنترل شهوات خود را در دست نگرفته اید، از گذاشتن نام مقدس ' پدر ' بر خود، اجتناب کنید.

وقتی کارمندان دولت شهوتشان گل کند، چاره رفع آن نزدیک شدن به ناموس مردم، به بهانه ' انجام ماموریت '، است!

یکی از مضرات حضور ' باند دستفروشان و متکدیان ' در مترو، خو کردن عوامل مترو به رحم و دامان آلوده این گروه زنان و دختران، بوده؛ به نحوی که افسار پاره کرده و در میان زنان و دختران مسافر نیز، طعمه های خویش را جستجو می کنند.

تصور کنید دختری تنها در حال عبور از سالنها و راهروهای مترو، در حال تلاش برای رسیدن به مقصد، باشد و کارمندان و پلیس مترو گوشه ای، ایستاده و با لحنها و نگاههای آزاردهنده خود، آن دختر را همانند دوستان فاحشه دستفروش و متکدی خود، به چشم زناکاری دلربا، نگریسته و به بهانه هائی دروغین - از جمله، توقف غیرمعمول دختر، لباس نامتعارف وی و ... - به وی، نزدیک شده و با ژستی مامورانه و معذورانه و جانماز آبکشانه و به طرزی که گوئی، دختر مظنون به ارتکاب جرمیست و از همان روی، است که نزدیکش، شده اند و نه به قصد کامجوئی از دختر، دوستی با وی را دنبال نمایند.

شما اگر درد انجام ماموریت داشته و در انجام آن، صادق و ثابت قدم هستید، چگونه است که مجرمان و متخلفان واقعی و قابل رویت در مقابل چشمانتان، رژه رفته و به راحتی، به قاچاق فروشی، تکدیگری، روابط نامشروع، مزاحمت برای مسافران، تلاش در به انحراف کشیدن دختران مسافر و ...، پرداخته و نه تنها، مورد غضب و برخورد قانونیتان، قرار نمی گیرند؛ بلکه چنان مشمول نهایت عطوفت و مهربانی شما، واقع می گردند که گوئی با پاکترین و بی گناهترین موجودات عالم، روبرو هستید، آن وقت، از همه چیز یک دختر مسافر تنها - لباس پوشیدن، راه رفتن، خرید کردن، خوردن، آشامیدن، استفاده هر روزه و معقول از مترو و ... وی ' - بهانه ساخته و با پرسه زدنهای پی در پی در اطرافش و نگاهها و گفتارهای سادیست وار خود، به آزار و اذیت ایشان، می پردازید؟

اگر به واقع،‌ جهت انجام چنین تخلفات و جرمهائی، مورد استخدام دولت، قرار گرفته اید و جزء شرح وظائفتان، عنوان شده است که مسلما، در درجه اول، این دولت جمهوری اسلامی ایران است که باید مورد توبیخ و سرزنش مردم، قرار گیرد. در غیر این صورت، باید در انتظار برخوردهای جدی مقامات بالاتر از خود، باشید.

مردم احمق نیستند.

وقتی ' باند دستفروشان و متکدیان مترو ' جانماز آبکشی را پیشه می سازد!

ما ایرانیها از اینکه هموطنانمان با عرق جبین ریختن و تحصیل مال مشروع، به امرار معاش، بپردازند، چه بسا ناراحت و غمگین نخواهیم شد؛ بلکه این امر شادمانی و خوشحالی ما را نیز، در پی خواهد داشت؛ اما دستفروشی و تکدیگری اعضای ' باند دستفروشان و متکدیان مترو ' در چشم ما مسافران، چیزی به جز، همکاری چند جانبه و دوستیهای نامشروع و خلاف قانون دستفروشان، متکدیان، عوامل مترو و پلیس مترو، نخواهد بود.

هر چند، در پی شکایتی که در این باب، به ' بازرسی شهرداری تهران '، داشته و از بی محابا، ارتباط برقرار کردنهای نامشروع کارمندان مترو و دستفروشان و متکدیان آن و جو آلوده و بی بند و بارانه ای که در این مکان عمومی، به راه انداخته و حیثیت عمومی را زیر پا، گذاشته اند، کارمندان مترو کمتر، روی سکوها و در کنار دستفروشان، قرار گرفته و با دهان کجی، به مسافران، به روابط کثیف خود، می پردازند؛ اما همین حضور مستمر و آسوده این باند خلافکار در مترو نشان دهنده ادامه همان روابط نامشروع میان عوامل مترو و دستفروشان و متکدیان آن است؛ اما این بار، به شکلی ریاکارانه و به قول معروف، جانماز آبکشانه.

' شهرداری تهران '، ' شرکت بهره برداری متروی تهران '، ' نیروی انتظامی ' و ' سازمان بازرسی ' باید پاسخگو باشند!

' باند فساد و فحشاء دستفروشان و متکدیان مترو ' بداند روابط میان اعضاء این باند و عوامل مترو، به خوبی، بر ما مسافران مترو، آشکار است. به وضوح، روزهائی که کارکنان حراست مترو اجناستان را به زور ستانده و به دفتر حراست و پلیس ایستگاهها، برده و با زور، تهدید و ارعاب، سعی در مطیع نمودن و همراه کردن شما با خود، می نمودند تا از ناحیه تخلفات آشکارتان، به تحصیل سودی دوجانبه، بپردازید - چه از نظر مالی و چه از نظر ارتباطات نامشروع و کامجویانه - نظاره گرتان بودیم.

اکنون، چگونه است که آزادانه، در میان مسافران، چرخیده و علاوه بر فروش قاچاقی اجناستان، به دنبال سوژه هائی از بین دختران و زنان مسافر، جهت جذبشان به باند سراسر خلافکارتان، پرداخته و در صورت استنکاف ایشان، با ایجاد مزاحمت، در صدد انتقامجوئی، برمی آئید و در صورت شکایت بردن به ' حراست '، ' پلیس '، ' بازرسی مترو ' و ' بازرسی شهرداری '، عملا، مایوسمان کرده و نه تنها، اهمیتی به مزاحمتهای مکررتان، در حق ما مسافران، نمی دهند؛ بلکه به نوعی، در تداوم وضع موجود، یاری رسان شما نیز، هستند جای سوال دارد؟

خلافی هم، مانده که مرتکب نشده باشید؟