باغ عدن

پیام های کوتاه

مجرمان عزیز! دیگر، نگران بیکاری خود، نباشید!

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۵:۵۸ ق.ظ

' کانون دستفروشان، متکدیان، قاچاق فروشان، تن فروشان، سارقان، مزاحمان نوامیس، آزارگران اجتماعی ' مدتیست رسما، فعالیت خود را در ' سیستم حمل و نقل عمومی مترو '، آغاز نموده است. از افراد دارای مهارتهای فوق، دعوت می شود جهت تست مهارتی، به شرکت مربوطه، مراجعه فرمایند.

اگر توان دست انداختن و ایجاد جنجال علیه مسافران دختر و زن بدپوشش تنها را دارید، اگر تعقیب کردن مسافران دختر و زن تنها و به دست آوردن اطلاعات شخصی - از جمله، محل سکونت، نام، شغل، شماره حساب بانکی و ... ایشان - و انکار کردن آن پس از شاکی شدن آنها را دارید، اگر برای شما، برقراری روابط نامشروع با کارمندان مترو از درجه پائین اهمیت، برخوردار است، اگر فروش کالای قاچاق و بی کیفیت و به دوش کشیدن نام ' قاچاق فروش '، برایتان، مهم نیست، اگر در شناسائی و به انحراف کشیدن دختران و زنان تنها و کسب رضایت ایشان جهت همکاری با مجموعه، زبده هستید، اگر توانائی به روز کردن خود را در بالا بردن مهارتهای لازم و جدید دارا هستید، به این شرکت خوشنام، بپیوندید.

ما مسئولان مترو و پلیس مربوطه، با آغوشی باز، پذیرایتان هستیم. مقدمتان مبارک!

  • ۲۵ بهمن ۹۶ ، ۰۵:۵۸
  • بنده خدا

چند روزیست کارمندان مترو و دستفروشان مجرم آن که پیشتر، بی محابا، در مقابل چشمان مسافران، به تبادل شماره و بگو و بخندهای وقیحانه خود، می پرداختند، پس از شکایتم نزد ' بازرسی شهرداری تهران ' بابت آزار و اذیتهای یکپارچه و متحدشان علیه من - به دلیل نوع پوشش خاص و استفاده از چتر برای مقابله با آفتاب - از مواجهه با یکدیگر، پرهیز کرده و در صورت برخورد با هم نیز، همچون آقایان و بانوان محترم، کلاس ایمان و عمل صالح برای مسافران، برگزار می کنند؛ اما بدانند به قول معروف، اکنون، پته ها روی آب، ریخته شده است.

حال که دستفروشان و متکدیان مترو پس از چند جلسه دستگیری و مصاحبه و آشنائیهای اولیه، در دفتر مسئول ایستگاه یا پلیس مترو، به جرگه همکاران مخفی مترو، پیوسته اند، بدین شکل، شاهد رفتارهای متناقضشان هستیم: با کوهی از آرایش و لباسهائی آن چنانی و داشتن روابط نامشروع با کارمندان مترو، در نقش ' پلیس امنیت اخلاقی '، ظاهر گشته و با ایراد نظراتی بر نوع پوشش مسافران دختر و زن مترو، به آزار و اذیت و توهین به ایشان،‌ می پردازند. گاه نیز، در کسوت ' نیروهای شهرداری '، سعی در چسباندن برچسب ' دستفروشی '، به مسافران، داشته و بدین شکل، به شخصیت و آبرویشان، لطمه وارد می سازند. با چاقوکشی و متلک پرانی در حق مسافران زن و دختر تنها، به بر پا کردن دعوا و جنجال، پرداخته و بعد، در قالب یک ' متخصص روانشناس '، به این تشخیص، نائل می گردند که این مسافر نگونبخت است که بیمار روانیست و نیازمند درمان و خود خالی از ذره ای ایراد. در یک کلام،‌ نوامیس مردم آلت دست یک مشت دستفروش و متکدی مترو‌ گشته اند که در مقابل انجام وظیفه های محوله فوق، از جانب بالادستیهای متروئی، امان گرفته اند.

بدون تعارف، بگویم انسانهای سالم و پاک در ایران، جائی ندارند.

هدف و انگیزه این عده مجرم آلوده به انواع گناهان و جرائم ریز و درشت برای ایجاد مزاحمتهایشان در حق دختری تنها که برخلاف خود کثیف ایشان، نه تنها دوستی از جنس مخالف، همراهش نیست؛ بلکه از همراهی محرمی آلوده نیز، پرهیز می کند چیست؟ علت اغماض غرض ورزانه نیروی انتظامی، در مواجهه با شکایت بنده و امثال بنده، علیه این فاسدان، چیست؟ مرگ بر وجود فاسدتان که پاکی دختران تنها را برنتافته و از مشاهده چهره آلوده خود، در سفیدی لباس ایشان، این گونه به لرزه می افتید!

آئینه چون نقش تو بنمود راست - خود شکن؛ آئینه شکستن خطاست.

  • ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۵
  • بنده خدا

ساعت ۵ عصر روز سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ایستگاه متروی ' شهید نواب صفوی ' و دوباره، مزاحمتهای دستفروشان و متکدیان مترو و عدم توجه پلیس مترو به شکایت بنده؛ به عنوان مسافر مترو: ' نمی آئید پائین، دستگیرشان کنید؟ ' ( پس از شرح مزاحمتها و تمسخر ایشان، بابت چتری که به خاطر آفتاب در دست، دارم. ) و جواب بسیار قابل تامل ایشان: ' نه. دوست ندارم بگیرمشان. ' - رفتاری پرتکرار از جانب دستفروشان و متکدیان مترو و متعاقب آن، از سوی کارمندان و نیروهای پلیس آن مکان. سکوت ایشان چه معنائی می تواند داشته باشد؟ آیا ' سکوت در برابر جرم ' انجام وظیفه ایست در مقابل بالادستیها؟

همین‌جا خطاب به تمامی دستفروشان و متکدیان کثیف مترو و کارمندان آن، اعلام می دارم: ' مردم را الاغ فرض نکنید. راست می گفت خانمی که حضور آنها را زائیده میل شخصی و حرص و آز خود عوامل مترو می دانست و اینکه تمامی رفتارهای آنها را مبنی بر آزار و اذیتهایشان، در مواجهه با دختران و زنان به خیال خویش، ' بد پوشش '، حاصل آموزش مستقیم خود‌ پلیس مترو و کارمندانش عنوان می کرد. '

این یک اصل است: ' مجرم همدستش را لو نمی دهد. ' ناگفته نماند دیروز، حدود ۵ عصر، چتر اینجانب داخل قطار ایستگاه ' فردوسی '، به سمت ' ارم سبز '، مفقود گشت که در صورت عدم یافتن آن تا یک هفته دیگر، در قسمت ' اشیاء پیداشده ' مترو، می توان عنوان جرم ' سرقت ' را بر آن، نهاد. هر چند، از نظر مالی، ذیقیمت نبود؛ اما ' نفس کار ' است که اهمیت دارد.

  • ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۰۹
  • بنده خدا

خطاب به اپوزیسیون ' باشد اندر پرده، بازیهای پنهان؛ غم مخور! ' و تمامی گوسفندان و گوسفندچرانان گرامی:

برای تفسیر اشعار عارفان خدای یکتا - ' مولانا '، ' عطار نیشابوری '، ' حافظ '، ' سعدی ' و ... - نیازی به عارف و صوفی بودن، نیست. کافیست سر کیسه را شل کرده و از اساتید باتجربه ادبیات فارسی، کسب مشاوره نمود. با نگاهی کوتاه به معلمان دوران تحصیلی خود، از خود، بپرسید: ' آیا آنها عارف بودند که چنین زیبا و روان، اشعار و متون به جا مانده از بزرگان دنیای عرفان را تفسیر می کردند؟ '

برای کسب مقام استادی دانشگاه نیز، نیازی به عالم واقعی بودن به آن علم، نیست. گاهی همچون طوطی، محفوظات خود را بلغور کردن و استفاده از دوستان و آشنایان در بخش استخدام، برای رسیدن به این جایگاه، کفایت می کند.

به فرموده جناب ' سعدی ': ' عالم بی عمل همچون زنبور بی عسل، است. ' عارف واقعی ذره ذره گوشت و پوستش چنان با معبود، آمیخته که آن علم در تمامی اعمالش، نمود می یابد. فریب سخنان مسحورکننده؛ اما طوطی وار عده ای فرصت طلب و مقام دوست را خوردن یکی از صفات ایرانیان ظاهربین و خودفریب، است و همین خصوصیتشان منشاء سوءاستفاده یک درصد جمعیت دنیا و تهی کردن آنها از منابع طبیعی خدادادی و توان مالی و بدنی آنهاست.

اعتقادات مردم ایران که مزاحم امپراطوری جهانی عظیمیست که این یک درصد در سر، می پرورانند باید در درازمدت و به شکلی نامحسوس، نابود می شد. اول ' دین ' و اکنون نیز، ' عرفان '. آنها که تاکنون، دریافته اند با بازیهای پنهان خویش، چه خوب مردم را راضی کرده اند در کسوت یک دیندار متعصب حجاب برتری و صاحبان محاسن، به هزاران گناه، دست یازند - شرابخواری، چشم چرانی، ازدواج و همنشینی با مردان آلوده و ادامه یک نسل متعفن، مردم آزاری، انواع زناء زبانی و ... - با آگاهی یافتن از منابع غنی عرفان، در ایران که قادر است تا حدی، همتای دین، سدی باشد برای دوشیدن انسانها و سواری گرفتن از آنها، با سرعت هر چه تمامتر، قصد دارند در زمانی کوتاه، همزمان با ' دین '، ' عرفان ' را نیز، به اضمحلال بکشانند.

سزای بشری که به دنبال شهوات و نیازهای بی اهمیت دنیوی خود، از مقام انسانی، به مقام حیوانی، نزول کرده و به قیمت از دست دادن رضایت پروردگار، خود را وارد بازیهای بی پایان و ناچیز دنیای حیوانات، نموده جز این، نخواهد بود که در دیدگان یک درصد گرگ دنیا، گوسفندی بی مقدار به چشم بیاید.

  • ۲۳ بهمن ۹۶ ، ۰۸:۰۴
  • بنده خدا

در باب شیوه تربیتی بانوان قدیسه ایرانی در مورد فرزندان ذکور و اناث خود، همین بس که توقع پسران و مردانشان پس از ایجاد مزاحمتها و آزار و اذیتهای زبانی ای که نسبت به بانوان، روا می دارند، چیزی جز این نیست که: ' من مذکر هستم و او مونث. دختر یا زن خوب آنیست که همچون بز اخفش، سر به زیر، انداخته و گمان کند آن چه را که شنیده - متلک - نشنیده تا مردان هر زمان که اراده فرمایند، با آزارهای خود، به تخلیه روانی و رفع نیازهای جنسیشان، بپردازند. تو زن هستی. چرا جواب پس می دهی و امنیت جنسی ما را بر هم، می زنی؟ جنسیت ما در معرض خطر است. '

وقتی مادری حاضر می شود چنین موجود پلیدی را در رحم، پرورش داده و با کلمات دلفریب ' عشق ' و ...، گندکاریهای جنسی و نتایج و ثمرات عمل گناه آلودش را با همسر ناپاک خویش، لاپوشانی نماید و جامعه نیز، از باب مصلحت، سکوت پیشه کرده و مزرعه کشت کثافات - زنان - را پاک جلوه می دهند تا بقائشان تداوم یابد، نتیجه آن ' فاحشه خانه 'ایست به وسعت ایران که در جای جایش، زنان در قبال دریافت مهریه و نفقه ای، همنشین خوکان گشته و به تکثیر آنها، در رحمی که امانت پروردگار بوده و به شرط پاک نگاه داشتن و پرورش موجوداتی پاک، بدانها، عطاء شده، می پردازند.

بانوان عزیز ایرانی! برای پاک نگاه داشتن رحم و وجود خود از هر گونه ناپاکی، با مردان آلوده جامعه خود، پیکار کنید؛ که نتیجه صلح با زناکار و آن که با گناه، به نفس خویش، ظلم نموده، چیزی به جز آتش جهنم، نخواهد بود.

بانوی ایرانی! هر گاه رحمت را چنان پاک نگاه داشتی که ' مریم (س) ' از کودکی و ' آسیه (س) ' پس از ایمان آوردنش به خدای یکتا، آن گاه، ظاهرت را شایسته آراسته شدن به اوصاف باطنیت بدان؛ که ریاکاری گناهیست کبیره و بستر گناهان بزرگتر.

  • ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۲۹
  • بنده خدا