دولت جمهوری اسلامی ایران، پاسخگوی عمر هدر رفته و زیان مالی اساتید اخراجی ' دانشگاه آزاد اسلامی ' باشد!

چگونه است ' دانشگاه آزاد اسلامی ' پس از گذشت این همه سال استفاده از توان و دانش اساتید اخراجی این دانشگاه، اکنون، به این نتیجه، دست یافته که فعالیتهای ایشان غیرقانونی بوده و نه تنها، باید از ادامه آن، جلوگیری به عمل آورد؛ بلکه لازم است تمامی حقوق دریافتی آنان نیز، به دولت، عودت داده شود؟ اگر از استخدام همزمان ایشان در هر دو دانشگاه، بی خبر بوده اند، مشکلی نبود؛ اما کمتر کسیست که از فعالیتهای ' استاد صادق زیباکلام ' عزیز در هر دو دانشگاه، بی خبر باشد.

در صورت بروز هر گونه تخلفی هم، سهم بیشتر آن بر عهده خود مسئولین ' دانشگاه آزاد اسلامی '، خواهد بود؛ چرا که هم، سکوت پیشه نموده و هم، از وجود این اساتید، بهره مند گشته اند و در پایان بازی نیز، با نتیجه چند صد میلیارد تومان - هیچ، برنده ماجرا بوده اند.

حکایت این دانشگاه حکایت موسسات مالی غیرمجاز فعال در ایران، است که با وجود آگاهی مسئولان از عدم داشتن مجوز این گونه موسسات، سالها سکوت کرده و اجازه صورت گرفتن فعالیتهای غیرقانونی بدیشان، داده شده بود.

می توان فرض نمود خود این اساتید بدون اطلاع از قانون، به این تخلف، پرداخته اند؛ اما این مسئله که مسئولان دولت که خود از دو شغله بودن ' استاد زیباکلام '، مطلع بوده و سکوت نموده و ۲۵ سال از وجود ایشان، بهره برده اند و هم اکنون، از حربه قانون، استفاده و انتقام کشی کرده و هم، به شکلی رایگان‌، از دانش ایشان، مستفیض گشته اند جای تامل دارد.

این عمل به شکلی، کلاهبرداری و سوءاستفاده از قانون، به حساب آمده و دولت جمهوری اسلامی ایران باید از شیوه های سالمتر و معقولتری، برای کسری بودجه خود، استفاده نماید؛ چرا که عمر رفته اساتید گرانمایه ای چون ایشان، بازنخواهد گشت و مسئول جبران آن خود دولت متخلف خواهد بود. این مسئولان دولت هستند که پیش از استخدام و بکارگیری اشخاص، باید این دست موارد را مد نظر قرار داده و بدانند اگر مردم چشم و گوش بسته دل به وعده و وعیدهای مسئولین، می بندند - چه در مورد موسسات مالی غیرمجاز و چه در موضوع استخدام غیرقانونی اساتید - از آن روست که مهر ' مسئول ' بر پیشانی آنها، خورده شده و باید جوابگو باشند.

گوشه ای از حیات پاک زنان ایرانی؛ یگانه الگوی زنان عالم!

پیرزنی را دیدم که با چوبدستی، در حال فراری دادن گربه ای، بود که از نظر ایشان، نجاستی متجاوز به حریم خانه اش، محسوب می شد. با خود، گفتم: ' آن شوهر و پسر چشم چران و زناکاری که سالهاست در خانه، کنار رحم خود، جا داده ای که از آن گربه، نجسترند. چگونه است آنها را از خود، نمی رانی؟ '.

چرا با وجود امنیت برای حکومتداران، مردم ایران امنیت ندارند؟

اخیرا، به یافته هائی، دست پیدا کرده ام که نشان می دهد عده ای سازمان یافته در شهر، پراکنده گشته و در قالب دستفروش، اشخاص دادزن و ...، با دستوراتی از جانب بالا دستیها،‌ برای دختران و زنان تنها در معابر، مزاحمت و ناامنی ایجاد نموده و در صورت شکایت به پلیس ۱۱۰، آن قدر، تعلل می ورزند تا فرد ناامن کننده گریخته و سپس، از راه، رسیده و می گویند: " کسی نیست که دستگیرش کنیم و تو باید شکایت و ثابت کنی. '

و به قدری این کار را انجام می دهند تا جائی که دختران و زنان امنیت خود را صرفا، در ازدواج و خانه نشینی، ببینند. همیشه عمل از سخن، رساتر بوده و این احمقها هنوز، نفهمیده اند وقتی در حال اجرای چنین کمدی آشکاری، هستند و به خیال خام خویش، مشغول فریب دادن پدران، همسران و برادرانی که دلشان را به حضور ' نیروی انتظامی '، گرم نموده اند که در صورت بروز مشکل، فریادرس ناموسشان خواهند بود، عده ای هم، حضور دارند که هنوز، مغزشان از انجام گناه، زائل نگشته و آن قدر، هوش و حواس دارند که بفهمند بالائیها چگونه با ناامن کردن جامعه، در حال تربیت بردگانی، هستند که اگر مردند، در خدمت بردگی آنها و اگر زن هستند، در کار زایش و تکثیر آن بردگان، باشند.

این هم، روش برده داری ۱ درصد جمعیت دنیا در ایران و بر اساس فرهنگ ایرانیست. مطمئنا، شیوه های برده داری در هر کشوری، بر اساس اطلاعاتی، خواهد بود که از فرهنگ مردم آن کشور، به دست آمده است.

باند فساد و فحشاء و سوءاستفاده کننده از اسناد دولتی، حافظ امنیت و دختران خیابان انقلاب مخل آن هستند!

آیا می دانید چرا در عرف ایران، زمانی که دختری در خیابانها، مورد آزار و اذیت، قرار می گیرد، سکوت را بر اعتراض، ترجیح می دهد؟ پاسخ این جاست: همان مردان و پسران آزارگری که اعتراض جمع اناث را به رفتارهای خوارکننده و شهوت طلبانه خود، عامل خطری برای آزادیهای بی حد و حصر و شهوت پرستیهایشان، می بینند، انواع وسایل ارعاب؛ از جمله تهدید به بی آبرو کردن شخص و انواع ابزار تلافی جویانه دیگر را وسیله قرار داده تا صدای دختر یا زن آسیب دیده را در نطفه، خفه و به تخلیه شهوانی خود، در خیابانها، ادامه دهند.

ای دختران و زنان حقیقتا پاک ایرانی و نه ظاهرسازان حجاب برتری! حال که این دست زنان فاحشه وار، حاضرند با چنین مردان آلوده ای، ازدواج و رحم خود را به آنها، اجاره دهند - چرا که این الاغان مبالغ هنگفتی را بابت مهریه و نفقه، متقبل گشته اند - و در سکوت، به پرورش نسلی متعفن از خود و همسر کثیفشان، پرداخته و شما و خود را بابت این حرکات و اعمال فاحشه گون، دعوت به خاموشی، می کنند، شما قربانیان عملی یا احتمالی این باند فساد و فحشاء ایرانی که با سوءاستفاده از اسناد دولتی - عقدنامه، شناسنامه و ... - به پرورش فساد در جامعه، کمک و از طریق ایجاد عرفهای غلط اجتماعی، قربانیان را با تهدید، وادار به سکوت، می کنند، سکوت خود را شکسته و علیه این فساد و فحشاء بارز قانونی، به پا خیزید.

این باند فساد و فحشاء قانونی که در جای جای ایران، ریشه دوانده تنها، به دستان دختران و زنان پاک ایرانی، متلاشی خواهد شد؛ چرا که تمامی تصمیمات و عملکردهای قانونگذاران و مجریان آن تاکنون، موجب تقویت این باند، شده و به نظر می رسد با ایشان، همراه هستند تا با پاکان.

وقتی ' سگهای هار خیابان انقلاب ' که همگی از اعضاء این باند مخوف هستند در امنیت کامل، در گوشه گوشه خیابانهای تهران، صف کشیده و مزاحم نوامیس پاک مردم می شوند، دختری در گوشه خیابان انقلاب، به دلیل افتادن پارچه ای از سر، این چنین مورد ضرب و شتم همان مجریان قانون که مطیع امر همان قانونگذاران هستند، قرار گرفته و این فکر را به همان آزارگران و مادران کثیفشان، منتقل می سازند که: ' ما حافظ امنیت شما باند خلافکار خانوادگی بوده و خواهیم بود. در آسودگی، به کثافتکاریهایتان، ادامه دهید. ان شاءالله همین دختر را به راه آورده و وادارش می کنیم همچون مادر کثیفتان، به ازدواج با شما جمع اراذل و اوباش و خاموشی، تن دردهد. '

وقتی دم خروس زنان حجاب برتری در خیابانها، آشکار می گردد!

تصاویر زیر پوسترهائی هستند که توسط جمعی از فعالان حقوق زنان در ایران، آماده و منتشر گردیده اند. بانوان ایرانی گرامی! وقتی در خانه هایتان، نشسته و به خیال خود، با انتخاب حجاب برتر، خواندن خطبه عقد و زایشهای خود، وظیفه زنانگی خود را به انجام رسانیده و تمامی گناهانتان به واسطه یک تکه پارچه و درد زایمان، فرو ریخته است، بدانید هم اکنون، فرزندان پسر شما در خیابانها، به این کارها، مشغولند؛ هر چند، شما همراهشان نبوده و نمی بینید یا چه بسا عمدا، تلاش می کنید که نبینید! آیا درد زایمانی که شما پیش از حیات دادن به این موجودات، متحمل گردیده اید قادر است سبب محو شدن گناهانی شود که همین مولودهایتان پس از تولد، در حق دختران و زنان پاک حاضر در خیابانها و معابر، مرتکب می گردند؟ آیا حجاب برتری که ظاهرتان را پوشانده و بدین طریق، حس پاکی وجودتان را فراگرفته می تواند آلودگی درونی و رحم شما را پوشانده یا موجب رفع آن، گردد؟ چرا پیش از آنکه ظاهر خود را آن طور بنمائید که نیستید، به تزکیه درونی، نمی پردازید که پس از متولد کردن فرزندانتان، دم خروس این گونه بیرون نزده و شما را رسوا نسازد؟

خوشا به حال « آسیه (س) » که تا قبل از افزودن « فرعون »ی جدید به دنیا، رستگار شد و خوشا به حال « مریم (س) » که با پاک نگاه داشتن رحم خود، مورد لطف پروردگارش، واقع گشت و صاحب پسری پاک و صالح شد! ( آیات 11 و 12 سوره « تحریم » و آیه 91 سوره « انبیاء » )