باغ عدن

پیام های کوتاه

همجنسبازی در ایران، قانونی شد!

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۰۵ ب.ظ

امروز عصر، سوار بر مترو، به سمت مقصد مورد نظر، در حرکت بودم. در واقع، من مسافر همیشگی مترو بوده و بارها از جانب ماموران پلیس مترو، مورد پرسش قرار گرفته ام که: ' من خیلی می بینمت این جا. این جا چه کار می کنی؟ دستفروش هستی؟ ' پروردگارا! میان این همه توهم، صبری شایسته عطا فرما!

همینطور که مثل همیشه، مشغول گوش سپردن به مکالمات اطرافیان، بودم، متوجه شدم خانمی صاحب حجاب برتر با آغاز گفتگو با خانمی که کنارش نشسته بود - در حالیکه تلاش می کرد طوری صحبت کند که نه تنها نفر بغلی، بلکه کل واگن صدایش را بشنوند - تبلیغات انتخاباتی خود را ضد رقیب، شروع نمود. سیاست با آدمها، چه ها که نمی کند که برای کنار زدن رقیب، به چنین شایعه سازیها و اقداماتی، متوسل می شوند!

چنانچه در ایران اسلامی، ماده قانونی ای مصوب به چشمان شریفتان، برخورد کرده که روابط میان همجنسبازان را مجاز شمرده و علماء نیز، در قبالش، سکوت پیشه کرده اند، ما را هم، بی خبر نگذارید لطفا!

  • ۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۵
  • بنده خدا

زمانی که دلقکی با انجام حرکات مسخره، قصد خنداندن دیگران را دارد، با ایجاد تغییراتی در چهره، صورت واقعیش را پنهان داشته و با سیمای یک دلقک، ظاهر می شود و نه یک انسان عادی. به این ترتیب، حرکات مسخره ای که انجام می دهد، نه تنها موجب آزار اطرافیان، نشده، بلکه به دلیل ذهن از پیش آماده شان -  در صورتی که دارای شخصیتی جدی نباشند - برایشان، شادی و عقده گشائی به همراه خواهد داشت.

آزارهای زبانی یا همراه با ایما و اشاره ای که توسط اشخاص، در مکانهای عمومی، انجام می شوند نه تنها از نظر شرعی، مجازات الهی را در پی داشته، بلکه از نظر حقوقی نیز، قابل پیگیری می باشند، چرا که مخل نظم اجتماعند. بنابراین، بهتر است جهت جلوگیری از عواقب بعدی - چه عواقب الهی و چه مورد پیگرد قانونی قرار گرفتن - اشخاص قبل از اقدام به تمسخر، دست انداختن و عقده گشائی شخصی، با پوشیدن ماسک ویژه این شغل شریف، ذهن اطرافیان را آماده سازند. در غیر این صورت، مسئولیت عواقب ناشی از آن، بر عهده خودشان خواهد بود.

خجالت آورترین قسمت ماجرا انجام این دست حرکات دلقک وار توسط زنان پا به سن گذاشته یا محجبه ایست که با توجه به ظاهری که برای خویش، ساخته اند، انتظار بیشتری از ایشان، می رود. حجاب صرفا پوشش ظاهری نیست، بلکه زبان بدن و زبان گفتاری را نیز، در بر می گیرد. اگر پوشش برتر خود را تعدیل داده و صاحب شغلی، می شدند، بهتر نبود تا اینکه از شدت بیکاری، شغل دلقکی را برگزینند؟

  • ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۳۷
  • بنده خدا

نژادپرستی از نوع ایرانی

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۵۸ ق.ظ

عصر پریروز ، داخل قطار خط متروی صادقیه، کنار در ایستاده و منتظر رسیدن به مقصد، بودم. غرق در افکار خود، بودم که صدای زمختی توجهم را به خود، جلب کرد: ' غیبت نباشه ها! دیدید؟ خارجی بودند. چه صورت سردی داشتند! اصولا ما ایرانیها صورتمان انرژی دارد، ولی خارجیها بی روح و سردند. غیبت نباشه ها! ' صاحب صدا زنی بود شیکپوش و گر چه از زیبائی طبیعی، بهره ای نداشت، ولی مگر این روزها، آدم زشت هم، یافت می شود؟

همه نگاهشان به سمت زن، برگشته و برخی شروع کردند به سر تکان دادن - دسته ای به نشانه تایید و دسته ای با حالت فردی که به دلیل رو در بایستی، نمی دانند چه جوابی دهند. دسته ای نیز، با چهره ای پر از تعجب، به وی خیره شدند.

در ایرانی که اکثریت خود را دیندار پنداشته و معرفی می کنند، این گونه افکار ' نژادپرستانه ' از کجا، ناشی می شوند؟ پس، جای کنترل زبان، پرهیز از گناهان کبیره غیبت، تمسخر اقوام و اشخاص و خودبرترپنداری، کجای رفتار ایرانیهای مسلمان، جای دارد؟ آیا می دانید میزان کنترل زبان در خارجیهای غیرمسلمان، نسبت به ایرانیهای مسلمان، بالاتر است؟

  • ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۸
  • بنده خدا

به دلیل ابتلاء به مشکلات متعدد حقوقی با اشخاص حقیقی و ادارات مختلف، بنده یکی از مشتریان پر و پا قرص شماره 129 - مربوط به قوه قضائیه - هستم که مشاوره حقوقی رایگان در حداکثر زمان 7 دقیقه ای به تماس گیرندگان، ارائه می کنند که آن هم، به دلیل کم حوصلگی ایشان یا هر دلیل ممکن و ناشناخته دیگری، در مدت زمان کمتری، به پایان می رسد.

دیروز طی تماسی که با چندین کارشناس مربوطه، داشتم، با مطرح کردن یک پرسش حقوقی، پاسخهای متفاوتی دریافت کردم. باعث تعجب و سر در گمی بسیار من شد که چطور یک مشکل حقوقی می تواند چندین پاسخ - آن هم، متناقض - داشته باشد! مثلا چطور امکان عفو یک کلاهبردار با رضایت  شاکی، هم وجود دارد و هم وجود ندارد؟ چطور می توان بعد از گذشت ده سال، حکم شکایت کیفری ای که صادر شده مجددا به دلیل مشمول مرور زمان نبودن موضوع کلاهبرداری، هم مطرح کرد و هم، به دلیل دارا بودن تنها یک بار فرصت طرح شکایت کیفری، امکان طرح مجدد آن نیست؟

البته با جمع بندی مشاوره های مختلف و اندک دانش شخصی، به این نتیجه رسیدم که می توان از طریق دیوان عالی کشور، به حکم قاضی پرونده، اعتراض و از آنجائی که کلاهبرداری مشمول مرور زمان نشده و با رضایت شاکی نیز، امکان گذشت در مورد جنبه عمومی جرم، وجود ندارد مجددا طرح شکایت نمود.

اگر شاکی حکم نادرستی که به اشتباه یا از روی تعمد، صادر شده و از روی بیسوادی یا کم هوشی و به این گمان که در حال دادن رضایت است، با توافق کتبی، قبول و امضاء نموده و بعد، متوجه گردد آن حکم برائت متشاکی بوده و نه برگه رضایت و از طرفی چون امکان گذشت از جنبه عمومی جرم کلاهبردار، حتی با رضایت شاکی، وجود ندارد، آیا نمی توان مجددا پرونده را به جریان انداخت؟

  • ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۷
  • بنده خدا

تعجب است با انتقادهائی که از نهادهای حقوق بشری، بابت اعتراضشان نسبت به زیر پا گذاشتن حرمت انسانها، می شود، چطور انجمنهای حمایت از حقوق حیوانات ایران پیوسته مورد تایید، است تا مبادا یکی از امیالشان، تلف گردد. به طور مثال، مبادا با دیدن یک تار موی جنس مخالف - از آنجائی که توسط هیچ نیروئی، آموزش ندیده اند تا چشمان خود را هنگام حضور در اجتماع، بیش از حد، دریده نکرده و به اطراف، نچرخانند - همچون کودکان معصوم، توانائی خویشتنداری در مقابل شکلات را از دست داده، به یکی از حالتهای زیر، گرفتار گردند: 1- در صورت عدم تمکن یا تمکین، فشار بیش از حدی را متحمل شده و اذیت شوند. 2- در صورت عدم تمکن یا تمکین، به گناه خودارضائی، مبتلاء شوند. 3- در صورت تمکن و تمکین - تواما - مرتکب گناه زنای به عنف یا زنای با رضایت شخص، گردند، بلکه در عوض، بتوانند با خواندن ورد و صیغه کردن طعمه مورد نظر، امیال خویشتن را ارضاء نمایند.

اشتباه این مدافعان حقوق حیوانات دقیقا همین جاست که به جای یادآور شدن ' بشریت ' مرد و وظیفه اش در خویشتنداری، مهر تاییدی بر امیال حیوانی ایشان، زده و به معرفی راههای در رو و دور زدن یکدیگر، می پردازند.

گفته می شود این راهها جهت جلوگیری از هرج و مرج، بی نیازی از طلاق دادن زن اول و از هم پاشیدن کانون خانواده ها، در نظر گرفته شده اند، اما به واقع، این راهها تا چه حد، این هدف را محقق ساخته اند؟ در اسلام، سفارش شده است مردان ابتداء، روی نفوس خویش، کار کرده و آن را طوری پرورش دهند که آنها را برده وار، به هر سو، نکشاند و در صورت ضرورت - ضرورت واقعی - به این روشها، متوسل گردند. اسلام هیچ گاه موافق ' حیوان تربیت کردن مردان و ایضا زنان ' نبوده است.

درست است که نوع اسب نیز، تا حدی، نیازمند آزادیست تا حداقل، در حدی که نیاز است به رفع حوائجش، بپردازد، اما آیا درست و منطقیست همان میزان اختیاراتی که به اسبی رام و مطیع، از جانب صاحبش، اعطاء می گردد به اسبی سرکش و بسیار رم کننده نیز، داده شود، طوری که با داشتن نهایت سرکشی نفس، عمل خود را شرعی و غیرحرام فرض کند - حال آنکه در اصل، چنین نیست؟

نتیجه این امر دقیقا برخلاف چیزیست که عنوان می شود: هرج و مرج بیشتر، از بین رفتن قداست خانواده و پیمانهائی که میان زوجین، بسته می شود و ترویج شهوت پرستی و حیوانیت در دو جنس - آن هم، با سوءاستفاده از نام مقدس ' دین '.

  • ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۶:۰۷
  • بنده خدا