ازدواجهای معادل زنا
فلسفه پیمان زناشوئی چیزی جز تعهد و پایبندی دائمی و در کنار هم، بودن همیشگی نبوده و طلاق صرفا زمانی مجاز است که همسر فرد زناکار باشد. به گمان عده بسیاری، بستن پیمان ازدواج تنها، جهت حلال شدن رابطه بوده و انسانها به شکلی نامحدود، قادرند به انعقاد پیمان زناشوئی و انحلال آن، همت گمارند؛ در حالیکه آن چه که مد نظر پروردگار، بوده عکس این قضیه، است؛ یعنی بشر - بر خلاف حیوانات - صرفا زمانی مجاز به ازدواج و ایجاد رابطه زناشوئی، است که بتواند تا پایان عمر، به آن، پایبند بماند. اینکه امروز، پیمان بسته و فردا، همان پیمان را بشکنیم عملی جز به سخره گرفتن مقام خداوندی، نیست؛ عملی که به فرموده ' قرآن کریم '، عرش الهی را به لرزه درمی آورد. نمازی که با نیت شکستن نماز، خوانده شود از همان ابتداء، باطل بوده؛ حتی اگر سلام نماز را هم، داده باشیم. آیا مایلید نیتی نادرست کل نمازهایتان را باطل ساخته و سبد عباداتتان خالی بماند؟ آیا می پذیرید گناه بزرگ ' زنا ' در پرونده اعمالتان، ثبت شده؛ حال آنکه عمری با این گمان، زندگی می کرده اید که: ' سند ازدواج حکم پاکی و طهارت من است. '؟
بر اساس کتاب مقدس مسیحیان: ' و گفته شده است هر که از زن خود، مفارقت جوید طلاق نامه ای بدو بدهد؛ لیکن من به شما، می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن خود را از خود، جدا کند مسبب زنا کردن او بوده و هر که زنی مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد. ' از سوئی دیگر، خداوند در آیه 3 سوره ' نور '، به روشنی، تصریح فرموده که ازدواج با زناکار، به کلی حرام است: ' مرد زناکار جز با زن زناکار یا زن مشرک، نکاح نمی کند و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک، به نکاح درنمی آورد؛ این برای مؤمنین حرام است. ' بنابراین، به وضوح، می توان فهمید مسئله ازدواج به این سادگیها، نیست که با یک خطبه، عقد صورت گرفته و با خطبه ای دیگر، لغو شود.
یکی از مصادیق زنا، چشم چرانی و صحبتهای غیرضروری با نامحرم، است. دین اسلام صحبت کردن حتی یک کلمه بیش از مقدار ضرورت، با نامحرم را زنا محسوب می کند. بدین ترتیب، چنانچه زنی خود را پاک می پندارد، مسلما باید هنگام بستن پیمان زناشوئی، از ارائه پاسخ مثبت به مردی با این صفات، خودداری کند؛ در غیر این صورت، طبق فرموده ' قرآن کریم '، حکم زناکار در مورد ایشان نیز، صدق می نماید؛ چرا که تنها، زناکار با زناکار، ازدواج می کند.
- ۹۶/۰۴/۲۵