باغ عدن

پیام های کوتاه

۲۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

اگر ایران به ظاهر اسلامی، پر است از مردان و پسران چشم چران، زناکار و مردم آزار، از سوراخ گشاد مادران ' حجاب برتری ' ایرانیست؛ مادرانی که هر گراز و پلنگی را در رحمهایشان، حمل و پس از زایش، به اسم ' انسان ' - اما با خصوصیات یک حیوان - وارد جامعه دختران باکره و پاک، نموده و بعد، هر ساله، در ' روز ولادت ' حضرت فاطمه (س) '، روز از بین رفتن بکارت کثیفشان توسط شوهران نجستر از خودشان را جشن گرفته و دختران خود را نیز، بدین روش، فرا می خوانند.

آیا حقیقتا، بهشت زیر پای کسانیست که بکارت نداشته و در عوض پرده خدادادی طبیعی بکارت، پرده ای متشکل از پارچه های ضخیم مشکی را نشانه پاکی خود معرفی می کنند؟ کدام عقلی می پذیرد جای بکارت زائل شده توسط یک شوهر آلوده، چشم چران و زناکار، می تواند با پارچه ای مشکی، در اطراف ماتحت ایشان، پر شود؟

شما ایرانیهای عقب افتاده با داشتن رسم و رسوماتی، همچون جوامع انسانهای اولیه، آیا بهتر نیست روز دیگری را برای جشن ازاله بکارت زنان، انتخاب می کردید که آبروی دختر پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز، محفوظ بماند؟

استفاده از حجاب، برای حفظ پاکیست. شما را چه نیازیست، به حجاب، وقتی با ازدواجهایتان با همسرانی آلوده و زایش فرزندانی آلوده تر، رحم و جامعه خود را به تعفن، کشانیده اید؟

آیا این کارتان از بین بردن کارائی حجاب، نیست که توسط خداوند، برای شناسائی پاک از ناپاک، تعیین گشته تا با استفاده از آن، زنان و دختران باایمان متحمل آزار و اذیت نگردند؟ شمائی که با زایش فرزندانی ناپاک و بی ایمان، به آزار و اذیت دختران پاک و باکره، دامن می زنید! با آن همه آزار و اذیتی که از جانب شما و پسران شومتان، متحمل می شویم، چادر سر می کنید که مورد آزار، قرار نگیرید؟

بهتر نیست در عوض نمایش پاکی، عفت واقعی به خرج، داده و پرده بکارتتان را پوشش خود گردانید؟

  • ۲۸ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۲
  • بنده خدا

پس از ترک قطار از ایستگاه متروی ' صادقیه ' و نشستن ادامه دار دو تن از دستفروشان زن مترو، در آن مکان، یکی از کارمندان مرد مترو، همراه با خنده و شوخی، رو به آن دو، گفت: ' بروید. این جا ننشینید. ' و گوشه چشمی هم، به من، داشت تا شاید مرا هم، همراه خود، کند. یکی از آن دو زن که مدت زیادیست فروشنده لوازم و ابزار آرایشیست - البته داخل مترو - با لحنی حاکی از شوخی بیشتری، جواب داد: ' از این جا ماندن که چیزی عایدمان نمی شود. معلوم است که می رویم. ' کارمند مذکور هم، با نگاههای شهوت آلودش، گفت: ' پس، قطار که آمد بروید. ' زن دستفروش پاسخ داد: ' ولی اگر پول بدهی، می مانیم. پول می دهی؟ ' و باز، همان نگاهها و خنده های آلوده و سراسر شهوت که میان آنها، رد و بدل می شد.

درست است که پس از شکایت‌ بابت مزاحمتها و رفتارهای زشت و خلاف شرع آنها، به ' بازرسی شهرداری تهران '، از خنده ها و ارتباطات آشکار کثیفشان، در حضور مسافران، کاسته گشته؛ اما مسلما، هنوز، به قوت خود، باقیست. این را حضور آزادانه ' باند مخوف دستفروشان، متکدیان، فساد و مزاحمین نوامیس مترو ' بدون اینکه کوچکترین برخورد و مزاحمتی از سوی پلیس و حراست مترو، متوجهشان گردد، می توان دریافت.

البته نباید فریب فریادهای ' جهت حفظ امنیت مترو، از خرید از دستفروشان و کمک به متکدیان مترو، خودداری فرمائید. ' که از بلندگوهای مترو، به گوش می رسد یا خطابشان به دستفروشان که ' وقتی قطار آمد، سوار شوید. ' آنها را خورد. این رفتارها صرفا، نمایشی و جهت مبرا کردن چهره ایشان از تخلفات و جرائم این باند خلافکار، می باشد.

طبق قانون، ایشان باید توسط کارمندان حراست و پلیس مترو، از سیستم حمل و نقل مترو، به بیرون، هدایت گردند؛ نه به داخل قطار.

  • ۲۷ خرداد ۹۷ ، ۰۷:۰۵
  • بنده خدا

دیروز عصر، پس از خرید رگال لباس، از فروشگاهی واقع در دروازه دولت، تصمیم به استفاده از مترو، گرفتم که با ممانعت کارمند مسئول گیت مسافران، روبرو شدم؛ چرا که طول میله های رگال ۱ متر و ۷۰ سانتیمتر و حداکثر طول مجاز اشیاء جهت ورود به سیستم حمل و نقل مترو، ۱ متر بود.

با آنکه علاقه ای به زیر پا گذاشتن قوانین، نداشتم؛ اما تخلفات و جرائم متعدد کارمندان مترو و پلیس آن در یاری رساندن به ' باند مخوف دستفروشان، متکدیان، فساد و مزاحمین نوامیس مترو ' و عدم تلاش در جمع آوری آنها - علیرغم شکایات متعدد به ' حراست مترو '، ' بازرسی مترو '، ' پلیس مترو ' و ' بازرسی شهرداری تهران ' - مایل بودم کمی مسئولان مترو را از این بابت که مردم از دست به یکی کردنها و شراکتهای عوامل مترو با این باند مخوف، در انجام جرائم و تخلفات آشکارشان، باخبرند، روشن کنم.

پس، رو به وی، پرسیدم: ' این قانون را برای چه، گذاشته اند؟ '. جواب داد: ' این را دیگر، من نمی دانم که چرا این قانون وضع شده است.' ادامه دادم: '  اگر این طور باشد، هر فردی که بیشتر از ۱ متر، قد داشته باشد هم، امکان استفاده از مترو را، نخواهد داشت. ' با بی حوصلگی، ضربه ای به شیشه اتاق کنترل پشت سرش، زد و گفت: ' این خانم را توجیه کنید، لطفا. ' و بلافاصله، سرش را داخل گوشیش، فرو برد. کارمند داخل اتاق کنترل - خنده بر لب - فرمودند: ' این میله ها از شما هم، بلندتر هستند. شما هم که ماشاءالله، ۱ متر و ۶۸ را باید داشته باشید. طبق قانون، بیشتر از ۱ متر، غیرمجاز است. '

دیگر، چیزی نگفتم؛ چرا که تا همین حد، بحث برای زدن ضربه نهائی، کافی بود. پس، گفتم: ' ای کاش دستفروشان و گدایانشان را هم، این طور، جمع می کردند! '. داشتم به سمت پله های خروج، قدم برمی داشتم که مردی که مشخص بود از عوامل متروست با عجله، آمد و نگاهی به من، انداخت و بدون حرفی و با دست، اشاره کرد: ' بفرمائید داخل شوید. ' از آن جهت، می گویم از عوامل مترو، بود؛ چرا که بدون زدن بلیت، از گیت، عبور کرد.

مجددا،‌ با اشاره سر و دست، مرا دعوت به ورود غیرقانونی به مترو، نمود. نمی دانم چرا کارمندان و پلیس مترو گمان می کنند ' قانون ناطق ' بوده و هر زمان که اراده نمایند، قادر به تغییر قوانین ثبت شده، هستند. گوئی مترو ملک پدریست و آنها نیز، مالک بی چون و چرای آن و هر گاه که بخواهند، می توانند جهت انباشتن کیسه های خود از طرق غیرقانونی قاچاق فروشی، تکدیگری، باندهای فساد و ...، اراذل و اوباش دستفروش، متکدی و ... را از میان مردان، زنان و کودکان خیابانی و بی سرپناه، مهاجران غیرقانونی کشورهای وحشی، حبس کشیده ها و ...، گرد هم، آورده و داخل راهروها و واگنهای مترو، به کسب و کار سودمندشان، بپردازند یا برای کامجوئی از دختران و زنان و ارضای شهواتشان، با پناه دادن این جمع زنان خلافکار در خود، هر زمان که بخواهند، آتش شهواتشان را رفع نمایند.

می دانستم همچون گذشته که تنها تردد کردنم در مترو، سبب سوءتفاهم و تشدید طمع آنها در کشاندنم به باند خلافکارشان و کامجوئی، گشته بود، این بار نیز، قصد دارند با راه دادن غیرقانونیم به مترو، راه را برای دوستی، باز کنند، با حرکت سر، به او، حالی کردم که نیازی به کمکهای طمعکارانه شان، ندارم. پس، روبرگردانده و پیروزمندانه، از مترو، خارج شدم.

این است حکایت حقیقی مترو و کارکنانش.

  • ۲۶ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۱۸
  • بنده خدا

در ایران اسلامی، میزان مذهبی بودن افراد بر طول ریش و پشم و متراژ بیشتر پارچه هائی است که بر دور ماتحت خود، می پیچند؛ اما به هیچ عنوان، اهمیتی ندارد که داخل آن ماتحت، چه می گذرد. به طور مثال، مهم نیست جنین مجاور باسن یک بانوی ' حجاب برتری ' ایرانی حاصل ترکیب تخمک وی با اسپرمی پاکیزه، است یا اسپرم موجودی چشم چران، زناکار و ناپاک. مهم آن است که موجودی دوپا از سوراخ ایشان، خارج گردد. در واقع، این بانوان ' حجاب برتری ' ایرانی خر زائیده و به اسم ' بشر '، به دنیا، قالب می کنند.

همچنین، چه ضرورتی دارد رحم آنها با آلت موجودی پاک، در ارتباط است یا در اثر همنشینی، همبستری و همسفرگی با شوهرانی چشم چران، زناکار، آلوده و حرامخوار، روز به روز، کثیفتر از قبل، می گردد؟ آن چه که برای پاکیزگی، کفایت می کند خواندن خطبه عقد بین او و شوهر کثیفش، است.

واقعا، با این اوصاف، دینداری کار سختیست یا واقعیت این است که ایشان با تحریف دین، همه چیز را برای خود، آسان ساخته و اکنون که قوانین دین آسان گشته، دینداران ایرانی هم، رو به فزونی نهاده اند؟

آیا خویشتنداری از ازدواج و همبستر شدن با شوهری چشم چران، زناکار و آلوده و در نتیجه آن، عدم تولد فرزند ناپاک و تنهائی متعاقب آن، دشوارتر است یا پیمان زناشوئی با چنین آلودگانی، بستن - در قبال مهریه و نفقه های هنگفت - و پر کردن نفرات خود از فرزندان اراذل و اوباش و گرگ صفت و صرفا، به پیچاندن دهها متر پارچه مشکی بر ماتحت خود، اکتفاء کردن؟

بانوی ' حجاب برتری ' ایرانی! یا ماتحتت را جمع کن و دد و میش بر این دنیا، میفزا یا از نمایش ' حجاب برتر ' و ادای قدیسگان را درآوردن، صرفنظر کن؛ که تجسم قدیسه ای که به سوراخش، نجاست وارد و از آن، نجاست خارج می گردد مشمئزکننده است.

  • ۲۳ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۱
  • بنده خدا

نمونه یک حکومت مشرک:

ایمان شما به خداوند، کافی نیست. در کنار خداوند، باید به ما نیز، ایمان آورید تا ایمانتان قابل پذیرش باشد. اگر پوششتان کافی و مورد رضایت خداوند هم، باشد - همان گونه که خداوند در آیه ۳۱ سوره ' نور '، فرموده که: ' و زنان مومن را بگو چشمها را بپوشند و اندام و فروج خود را حفظ کنند و زینت و زیبائیهای خود را جز آن چه که طبیعتا، آشکار می گردد، ظاهر نسازند و پوشش خود را روی دو طرف گریبانشان، بیندازند. ' و طبق این فرمایش، نیازی به آن همه سختگیری در پوشش، نیست؛ چرا که چشمپوشی خداوند از آشکار شدن قسمتی از بدن، گویای همین موضوع است - اما چون ایمان به ما نیز، شرط قبول مومن بودن شماست، پس، اگر پوششی به غیر از چادر یا دست کم، مانتو و مقنعه تیره، بر سر داشته باشید، ایمانتان کامل نشده؛ چرا که نیمه ایمانتان به ما، بستگی دارد و نشانه آن انتخاب پوششیست که ما معرفی می کنیم.

  • ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۳۹
  • بنده خدا