باغ عدن

پیام های کوتاه

پریروز، بین ساعت 1 تا 1 و نیم بعد از ظهر، پس از شارژ بلیت، جهت مرتب کردن کیف پولم، کنار گیت ایستگاه مترو ' حر '، ایستاده بودم که ناگهان، صدای کارمند متروئی که متصدی گیت مسافران بود به گوشم، رسید که مرتبا، تکرار می کرد: ' مردم دیوانه هستند. می آیند می ایستند اینجا. ' به طرزی غیرمستقیم و بدون آنکه نگاهش کنم، گفتم: ' به رئیست، نمی گویم که نوازشت کند. برایت، پلیس می آورم تا حالیت کند چه می کنی. ' بعد - در حالیکه با حرکت سر، مرا به یکی از مسافران مردی که در حال ورود، بود، نشان می داد - گفت: ' مردم دیوانه هستند. ' او هم، با سکوت، نگاهی انداخت و عبور کرد. وقاحت مرد خونم را به جوش آورده بود. به سمت دفتر مسئول ایستگاه، به راه افتاده و با دیدنش، بدون مقدمه، شکایت را آغاز نمودم. مسئول ایستگاه در حمایت از کارمند، پاسخ داد: ' او یکی از بهترین کارمندان ماست. ' گفتم: ' فعلا که به من، می گوید ' دیوانه '. ' از طرف ایشان، عذرخواهی کرد؛ اما بیش از آن، دوست داشتم به وی، متذکر گردد هر آن چه را که به فکرش، خطور می کند بر زبان، نراند.

این کار را انجام داد؛ ولی احساس کردم قضیه به همین جا، ختم نخواهد شد. تجربه این را ثابت کرده بود؛ چرا که دیروز عصر که طبق معمول، کنار ایستگاه اتوبوس محلمان، منتظر ایستاده بودم، چهار خانم ناآشنا با آرایشهای غلیظ و خنده ها و حرکات جلف نیز، با آمدن من، از راه رسیده و شروع کردند به نشان دادن من به یکدیگر و خنده و تمسخر بابت چتری که همواره، به همراه دارم. سعی کردم با رعایت فاصله، از ایجاد تنش، جلوگیری کنم.

بالاخره، اتوبوس ' میدان انقلاب ' نمایان شد و همگی سوار شدیم. یکی از زنها، رو به دیگران، گفت: ' حدسی که در موردش، می زدیم اشتباه بود. ' آن یکی هم، در جواب، با لحنی اعتراض آمیز، گفت: ' پس، کجا می رود؟ '. فهمیدم در حال شایعه پراکنی و جوسازی، هستند. بعد، بلافاصله، نیش و کنایه های خود را آغاز نمودند: ' من اصلا، دوست ندارم بروم ولگردی. ' و آن یکی ادامه داد: ' دیروز، ناهار را بیرون با شوهرم، خوردیم. 100000تومان شد. شوهرم همیشه، برای این کار، هم، پول کنار می گذارد و هم، دستی به خودم، می دهد. ' دیگری در پی حرف دوستش، گفت: ' شوهر من به مردهای فامیل، حساس است. خیلی غیرت دارد. '  با این سخنان، قصد داشتند به من، حالی کنند کارهای من اشتباه بوده و این روش زندگی ایشان است که صحیح می باشد.

در نظر ایشان، تنهائی و بدون مشایعت با مردان و زنان کثیف، بیرون رفتن ولگردیست؛ اما دست در دست همسری آلوده یا همراهی با دوستانی همجنس؛ اما نااهل و گناهکار، از حیطه ولگردی، خارج می باشد. به رستوران رفتن در تنهائی، ناپسند بوده؛ ولی همسفره شدن با آلودگان در مقام همسر، نیکوست. غیرت داشتن دختران و زنان شایسته نبوده؛ ولی ازدواج با مردانی ناپاک و واگذار نمودن اموری این چنینی به شوهر که چالش و مبارزه با کثافات اجتماعی را می طلبد باعث افتخار است. سرانجام، به ناچار، با صدائی نسبتا رسا، گفتم: ' به جای اینکه خودشان غیرت داشته باشند، غیرت را از شوهران کثیفشان، توقع دارند. گوئی روز قیامت، مردانشان را در عوض ایشان، محاکمه خواهند کرد. '

 این حکایت اکثریت عظیم زنان ایرانیست که به راهبه های ساکن یا خارج از دیر، خرده گرفته و آنها را به تبعیت از خویشتن، دعوت نموده و سپس، با ازدواج با مردان آلوده و نشستن داخل چهاردیواری خانه و اطاعت بی چون و چرا از همسران آلوده خویش، در توهم پاکی، غوطه می زنند و ای کاش به همان نیز، بسنده می کردند!

شایان ذکر است سال گذشته، فردای روزی که در اثر مزاحمتهای یکی از کارمندان مرد ایستگاه متروی مذکور، برخوردی هر چند کوچک با وی، داشتم، مرد دیگری که از نظر استخوانبندی صورت، اجزاء چهره و جثه، نسخه مذکر یکی از فروشندگان زن مترو، به نظر می آمد پس از خروج از مترو و حرکت به سمت منزل، به تعقیب من، پرداخت و با یافتن محل زندگیم، روز بعد، در نزدیکی منزل بنده، کمین کرده و پس از خروج از منزل، با خودروی پراید سفید رنگش، همراهم، آمد و در پی دادن پیشنهاد سوار شدن و امتناع اینجانب، شروع به توهین و فحاشی نمود و با صدای بلند - طوری که مشخص بود به قصد صدمه حیثیتی، به آن نحو، عمل می نماید - گفت: ' حالا خوب است با هم، رابطه ... هم، داشته ایم. ' که با ایجاد سر و صدا و تماس با پلیس 110، از محل، متواری گشت. البته شماره پلاک خودرو جهت پیگیریهای لازم بعدی، ثبت شد.

علت آنکه ' امام علی (ع) ' ایمان زنان را نصف ایمان مردان دانسته اند به خوبی، مشخص گردیده است: بی غیرتی و طلبکار بودن عفت خود از مردان، در عوض خویشتن. انسانها و بانوان نیز، باید تمامی صفاتی را که یک فرد برای دینداری، بدانها، نیازمند است دارا باشند؛ از جمله غیرت - مگر آنکه زنان از حیطه انسانیت و مسئله محاکمه روز قیامت، خارج باشند. الگو قرار دادن زنانی چون ' آسیه (س) ' و ' مریم (س) ' در کتاب آسمانی مسلمانان، خلاف آن چیزیست که بانوان ایرانی از دیندار بودن، در ذهن، پرورانده اند. زنهار که با این شکل زندگی کردن، نصف ایمان خود را به باد داده اید!

  • ۹۶/۰۸/۲۶
  • بنده خدا
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.