باغ عدن

پیام های کوتاه

۱۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

محکمتر بچسب؛ عفت و طهارت هدر نرود!

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۷ ب.ظ

دختری چادری به همراه مادرش که از نظر ظاهری، دنباله روی مادرش می نمود، دو تا از صندلیهای سکوی ' صادقیه ' ایستگاه ' ارم سبز ' را اشغال کرده بودند. من که تا قبل از مواجهه با این دو شخصیت عفیف، در ذهن، مشغول مرور دروسم، بودم - البته در انتهای سکو که خلوت و عاری از مزاحمت بیماردلان، بود - به محض اتمام آن، به سمت صندلیها، حرکت کردم. ناگفته نماند علیرغم تمسخر عده کثیر تروریستهای موجود، همچنان مدت زیادیست به استفاده از چتر، جهت ایجاد مانعی فیزیکی در مقابل آفتاب، مداومت داشته، دارم و خواهم داشت - تا کور شود هر آن که نتوان دید! از مقابل صندلیهای دو بانوی عفیف، عبور کرده بودم که صدای خنده راهبه نماها به گوشم، رسید. من که مشاهده این گونه حرکات غیرمتمدنانه از جانب عفیفه نماها و حتی بانوان ایرانی دیگر که طبق آمارها، صدر مصرف کنندگان لوازم آرایش را اشغال نموده و مدفون کردن پوستشان را زیر خروارها بتونه کاری با بهداشت پوست، اشتباه گرفته اند برایم، تکراری شده به سرعت، متوجه مقصود پاکشان شدم: ' امر به معروف و نهی از منکر، از طریق تمسخر سوژه مورد نظر. '

بلافاصله برگشته و قبل از پیشداوری، نگاهی به آن دو، انداختم. نگاهی خیره و شرور داشتند که بوی عفتی از آن، به مشام نمی رسید. مدام، نگاه کرده و می خندیدند. دیگر زمان امر به معروف من، فرا رسیده بود. رو به دختر عفیف، گفتم: ' چتر روی سر، گرفتن خنده دارد؟ ' بدون اینکه احساس دستپاچگی کند، با خنده ای وقیحانه که بسیاری وقتی کسی را تنها گیر آورده و حس شیر بودن بهشان، دست داده و از خود، بروز می دهند، جواب داد: ' ما اصلا به تو، نمی خندیم. ما اصلا با تو، کاری نداریم. ' توجه به واژه ' تو '، بسیار تامل برانگیز است. ایرانیها خیلی زود، دخترخاله و پسرخاله می شوند؛ حتی عفیفه ها. گفتم: ' پس، به چه، دارید می خندید، وقتی زل زده و به من، اشاره می کنید؟ '. دختر عفیف فرمودند: ' به خودت، شک داری؟ ' لحن و کلمات به کار برده از سوی ایشان، آشنا می نمود. بارها، وقتی جنس مذکری تصمیم به ایجاد مزاحمت، برای نوامیس مردم، گرفته و متعاقب آن، به دنبال راه گریزی، می گردد، به این روش ناجوانمردانه و شرورانه، پناه می برد.

در جواب بانوی مکرمه، عرض کردم: ' می دانی شبیه چه کسانی صحبت می کنی؟ پسرانی که مزاحم نوامیس مردم شده و در صورت اعتراض دختر یا زن، می گویند: ' من با تو نیستم. من در حال صحبت با گوشی، هستم. به خودت، شک داری؟ و ... . ' همین پسرها از شکم امثال شماها، بیرون می آیند که به این وضع، می افتند. ' با گستاخی هر چه بیشتر، گفت: ' برو بابا! اصلا به چتر تو، می خندیدیم. ' پاسخ دادم: ' به جای چادر سر کردن، رحمت را پاک نگاه دار. درونش، کرم پرورش نده. ' سپس، رو برگردانده و به راه خود، ادامه دادم تا نفس متعفنشان بیش از این، آلوده ام نسازد. باز هم، صدای خنده مادر بهشتی بلند شد.

درست مثل اینکه لباس روحانیت بپوشی و بدون در نظر گرفتن شان و منزلت آن، طوری رفتار کنی که گوئی - با پوزش از جامعه روحانیت - سیرک باز هستی. به واقع، علت صدور مجوز قانونی برای این دست زنان، که صرفا در جهت ظاهرسازی و فریب عموم مردم، به استفاده از این نوع پوشش، روی می آورند چیست؟ منشاء این حس مصونیتشان کجاست؟ برای پلیسی که به سوء استفاده از لباس و درجه اش، می پردازد، برخورد قانونی لحاظ شده است. شما بزهکاران که جای خود دارید؛ مگر آنکه اجراء قانون مسکوت مانده یا هر بی سر و پایی آمر به معروف و ناهی از منکر، شناخته شود!

  • ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۴۷
  • بنده خدا

در صدر اسلام، عمامه، عبا و قبا مختص دانشمندان دینی نبوده و مورد استفاده عموم جامعه، قرار می گرفته است؛ اما به تدریج، این لباس به عنوان علامت و نشانه‌ای برای دانشمندان اسلامی، به شمار آمد. امروزه، لباس روحانیت و طلبگی دارای نمود مشخصی در جامعه، بوده و شباهتهای بسیاری با لباس پیامبر و امامان دارد که مشاهده آن، انسان را به فضای آن زمان، خواهد برد. به علاوه اینکه پوشیدن آن توسط اشخاص عادی، ممنوع می باشد؛ بدین معنا که هیچ مردی بدون حائز شرایط لازم شدن جهت تلبس به آن - که رسیدن به دانش دینی و رعایت آداب اخلاقی و عملی کافیست - اجازه استفاده از آن را نخواهد داشت.

در باب استفاده بانوان از حجاب، آیاتی در ' قرآن کریم ' آمده که حکایت از نشانه و نماد بودن آن، دارد. در واقع، نمادی از پاکیست تا از طریق آن، مورد شناسائی افراد جامعه - به ویژه جنس مذکر - قرار گرفته و مورد آزار و اذیت مریضدلان، واقع نگردند. البته واژه ' بیماردل ' تنها، مختص مردان نبوده و زنان را نیز، شامل می شود. چه بسا بانوانی که درصد بالائی از مشغولیتهای ذهنی خود را به امور جنسی، اختصاص داده و با برخورد با هر موجود همجنسی، به فتح باب سخن در رابطه با دوستان مذکر، روابط زناشوئی، روشهای جدید آرایش اندام و مو جهت ایجاد جذابیت بیشتر- چه برای محرم و چه نامحرم - و شوخیهائی که هیچ تناسبی با جمع پاکیزه بانوان، ندارد می پردازند و آن چه که در تضاد با این اعمال، عیان است پوشش ظاهری این افراد می باشد که بدون آگاهی از خود واقعی ایشان، گمان اشتباه به راهبه بودنشان، می رود.

به واقع، آن چه که ' تدلیس ' نامیده و در حقوق ایران، جرم شناخته می شود در این حوزه نیز، صادق است. این دست از بانوان، تحت چه عنوان، به خود، اجازه استفاده از پوششی را می دهند که آن را هیچ سنخیتی با واقعیت وجودیشان، نیست؟ مگر نه آنست که بر اساس ' قرآن کریم '، حجاب وسیله شناخت پاک از ناپاک، است؟ بانوئی که هنوز، به آن درجه از ایمان، دست نیافته که ازدواج با زناکار و زایش زناکار در پیشگاه پاک الهی، لرزه بر اندامش، افکنده و او را از این گناه کبیره که طبق آیه شریفه ' قرآن ' که می فرماید: ' تنها زناکار با زناکار، ازدواج می کند و این بر مومنان، حرام است. '، معادل خود زناست، باز دارد چگونه به خویش، اجازه تدلیس و فریبکاری داده و خلاف آن چه که هست، می نماید؟

بانوی محترمه! اگر تو به تغییر لباس مبدلی که به درخواست و توصیه همسرت و جهت حفظ ناموسش - که خواسته هر مردیست؛ حتی مردان فاسد - به تن کرده ای، دست نزده و همچنان، به تدلیس و فریبکاری خود، ادامه دهی، ناگزیر - به دلیل خلاء قانونی در این باب - این جامعه مونثان پاک خواهد بود که جهت اعلام برائت، مجبور به تغییر پوشش، خواهد شد؛ حداقل از چادر مشکی مکروه به چادر سفید مورد پسند پروردگار؛ البته اگر شایستگیمان کفایت کند.

ای زنی که با زایش زانی و زانیه، جامعه را آلوده ساخته و موجبات آزار و اذیت دیگر دختران و زنان پاک را فراهم آورده ای! تو را چه نیاز به شناخته شدن؛ در حالیکه خود با عملت، هموارکننده بستر آن بوده ای؟ ای کاش روزی فرا رسد که حجاب - همچون لباس روحانیت - تقدس یافته و نوع آن برای هر یک از درجات ایمان، دسته بندی گردد تا ماهیت درونی اشخاص آشکار و از فریب هر چه بیشتر جامعه، جلوگیری به عمل آید و ایضا، اجراء دستور خداوند در ' قرآن ' که بهره جستن از حجاب، جهت شناخته شدن، است معلق نماند!

یا چنان باش که می نمائی یا چنان بنما که هستی.

  • ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۵۶
  • بنده خدا