ایران اسلامی نیازی به فاحشه خانه رسمی، ندارد. وقتی در جای جای خیابانهای آن، پسران و مردان زناکار ایرانی و حتی افغانستانی، پاکستانی و ...، جولان داده و سر تا پای خویش را مبدل به آلت تناسلی، کرده و بی محابا، آن را با حرکات، کلمات و نگاههای زننده، به نمایش گذاشته و در جستجوی میلیونها فاحشه محجبه، مراد خویش را می یابند، دیگر، چه احتیاج به مکانی محدود و سربسته که فصل کننده پاک و ناپاک باشد؟ وسعت خاک ' جمهوری اسلامی ایران ' چهل سال است در دستان زناکاران شهر، افتاده و مردم آن به شیوه بومی خویش، در حال فسادند؛ اما از حضور سگ آمریکائی هم، در ایران، واهمه دارند، مبادا آلودگی ایشان دامنگیرشان شود!
از سوئی، جهت اصلاح پوشش بانوان مطابق سلیقه ایشان، نیروهای خود را در بخش ' پلیس امنیت اخلاقی '، به هدر می دهند و از سوئی دیگر، پسران و مردان زناکار را آسوده می گذارند تا در فاحشه خانه ایران، یافتن فاحشه محجبه را طلب نمایند.
شنیدم شخصی اظهار فضل می فرمودند: ' بدحجابی منکر و حرام شرعیست و ما قادر به آزادی آن، نیستیم. ' مگر تراشیدن ریش، متلک پرانی پسران و مردان ، در جستجوی دختران و زنان زناکار، در خیابان، گشتن و اظهار پیشنهاد بی شرمانه و بی پروای آن، عشق بازی دختران و پسران و زنان و مردان در انظار عمومی یا در گوشه کافی شاپها و رستورانها، دوستی دستفروشان و متکدیان مترو با کارمندان مسئول امنیت و آرامش آن و ...، حرام شرعی نیست؟
آیا گناه بدحجابی از زنا، بیشتر است یا به صلاحتان، است حال که معذور از گشودن مراکز محدود و رسمی فساد و فحشاء، هستید، باید کل ایران را به ' فاحشه خانه زیرزمینی '، مبدل سازید؟
مشکل شما این جاست که به زور، می خواهید بر قومی فاسد، حکمرانی کنید. وقتی قومی متمایل به بی دینیست، مسلما، تمایل به داشتن حاکمی غیرروحانی، دارد و اگر برای شخصی خداترس، تن دادن به مملکتی با مراکز رسمی فساد و فحشاء، دارای اشکال و همچون عذابی الیم، است، چاره کار آزادی نامحدود مردان و اجبار بانوان به حجاب، نیست؛ چرا که این چنین، مردم را وادار به انجام عبادات مخصوص خداوند کردن، به ' شرک '، رسیدن و به ' شرک '، دعوت کردن، بوده که خود، ' گناهی عظیم ' است.
مگر با وجود ' حجاب اجباری '، اتفاقی در پاکی نسل مردم ایران زمین، افتاده است؟ حاصل محدود کردن دختران و زنان از سوئی و آزاد گذاشتن پسران و مردان به هرزگی، در خیابانها، چیزی جز وحشی و بی تمدن بار آمدن موجودات مذکر ایرانی و بی احترامی به حقوق شهروندی بانوان، نداشته است. وظیفه شما در درجه اول، وادار نمودن شهروندان به رعایت حقوق یکدیگر، بوده و نه وادار به باایمان، کردنشان؛ که ایمان امریست، میان خدا و بنده اش.
شمائی که حراست از پاکی، دلیل مبارزه برای ماندنتان، است! حداقل، ' عدالت جنسی ' را هم، رعایت فرمائید. حجاب اجباری برای بانوان = نگاه داشتن محاسن انبوه و استفاده از پوزبند و چشم بند برای آقایان؛ هر چند، اجبار به انجام عبادات، ' عملی مشرکانه ' است و صحیحتر رفع اجبار از هر دو جنس، می باشد.
وقتی مشتی پسر زناکار زنازاده به خاطر رفتارهای ' پلیس امنیت اخلاقی '، در حق بانوان، پوزخندی حواله دختران و زنان، می سازند، در حالیکه آنها خود، افسارگسیخته اند، این عین ' بی عدالتی'ست.
