چگونه ' شهرداری ' و ' نیروی انتظامی ' با زنان خیابانی، مهاجران غیرقانونی، مجرمان و ...، مهربان گشتند؟

از عجائب کار ' شهرداری ' و ' نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران '، آن که در عوض پاکسازی چهره شهر از زنان خیابانی، کودکان خیابانی، مهاجران غیرقانونی و جمیع اراذل و اوباش، نقاب نمایش همیشگی خود - یعنی پوشش مشکی - بر آنها، زده و در پوشش انسانهائی زحمتکش؛ اما مستقل از ' شهرداری '، آنها را وارد جمع پاک خانواده های ایرانی، کرده و برای ایشان، ایجاد مسئله و مزاحمت می نماید.

جای این اوباش میان مردم، نیست که هم، جیبشان را خالی نموده و هم، دختران و زنانشان را به فساد بکشند. این دسته اکنون، باید در زندانهای شما، مشغول نوش جان کردن آب خنک و آن هم، به هزینه شما، باشند.

آیا هزینه این ' باند خلافکار دستفروشان، متکدیان، فساد و فحشاء و مزاحمین نوامیس ' را مردم باید بپردازند؟

' ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ' یا ' ستاد تشکیل باند خلافکار دستفروشان، متکدیان، فساد و ... '؟

از ' شهرداری تهران ' و زیرمجموعه های به شدت پولدوست و طماع ایشان - از جمله، ' ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار '، ' شرکت بهره برداری متروی تهران ' و ... - که همواره، جهت کسب درآمدهای خود، با بی رحمی ای هر چه تمامتر، نسبت به صنوف مختلف، از مصادره اموالشان، دریغ نفرموده و اکنون، در این فکر به سر می برد تا از ظرفیتهای شهر، نهایت استفاده را در نیل به کیسه هائی انباشته تر، داشته باشد، این پرسش مطرح می گردد که: این بار، دیگر، چه نقشه ای کشیده اید؟

شمائی که با هدف قرار دادن زنان خیابانی، کودکان خیابانی، مهاجران غیرقانونی، زندانیان تازه آزاد شده و ...، به راه اندازی طرحهائی به ظاهر، انساندوستانه؛ اما در حقیقت، حریصانه و مال اندوزانه، روی آورده اید! به جای ایجاد ' ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ' و به بهانه کمکهای بشردوستانه، به گرد آوردن زنان معلوم الحال، کودکان خیابانی و ... و پراکنده سازی آنها در سطح و زیر شهر، به شکلی ساماندهی شده و تحت عناوین ' دستفروش '، ' متکدی ' و ' زنان و مردان فاسد ' - مشغول شدن، به نحوی که ریال به ریال درآمدهای حاصله از چنگال خونخوارتان، خارج نگردد، به هزینه شخصی، این افراد معلوم الحال را از میان مردم و خانواده های پاکشان، جمع آوری کرده و به جائی، ببرید که لایقش هستند: ' زندان '.

این طرح به ظاهر، انساندوستانه شما چهره شهر را زشت و محیط را برایمان، ناامن ساخته است.

طومار این ' ستاد ' مزخرف را در هم بپیچید، پیش از آنکه مردم آن را بر سرتان، ویران سازند.

' تشکیل یک باند خلافکار از زنان خیابانی، کودکان خیابانی، مهاجران غیرقانونی و ... و قدرتمند ساختن اعضای آن، به واسطه همین یکپارچگی و اتحادشان ' متفاوت است، با ' تلاش جهت سالم سازی و توانمندسازی آنها از طریق کمکهای بشردوستانه '.

' محمد احمدی بافنده '؛ مدیر عامل محترم ' شرکت بهره برداری متروی تهران '! شمائی که می فرمائید: ' کاری که شهرداری شروع کرده، ایده خوبی است که باید تقویت شود. نباید مردم ما به خاطر گرسنگی، تن به هر کاری، بدهند. '

پس، خود شما هم، قبول دارید اینها کسانی هستند که تن به هر کاری، می داده اند‌ و اکنون، به خیال خام خود، با یاری رسانیهای شما، احساس ' آدم بودن ' می کنند؟ آیا چاره جمع کردن سوراخ گشاد یک عده معلوم الحال این است: ' تشکیل باند از آنها و رهبری نمودنشان '؟

البته با عذرخواهی از دستفروشان و نیازمندان محترمی که از این جامعه، مجزا هستند. حساب شما از این آلودگان مردم آزاری که قصد به کثافت و هرزگی کشاندن دختران و زنان مردم را دارند، جداست. کافیست اعلام برائت کنید.

آیا رها ساختن زنان و کودکان خیابانی، مهاجران غیرقانونی و ... در مترو، تاثیری در سلامت ایشان، داشته است؟

اعضای ' باند دستفروشان، متکدیان، فساد و فحشاء و مزاحمین نوامیس مترو ' همچنان، در ' سیستم حمل و نقل عمومی مترو '، تحت پوشش ظاهری ' دستفروشان و متکدیان  انفرادی و مستقل از ' شرکت بهره برداری مترو ' و ' شهرداری تهران ' '، در حال فعالیت، بوده و خسارت روزانه شان پی در پی، متوجه حال مسافران نگونبخت - به ویژه زنان و دختران مسافر - می گردد.

آیا درست است ' ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهرداری تهران ' به مرکز تجمع زنان، مردان و کودکان فاسد تهرانی، شهرستانی و مهاجرین کشورهای دارای فرهنگ بربریت خارجی، مبدل گشته و بنا بر احساس مالکیتی که ' شهرداری 'ها نسبت به خیابانها، معابر و جای جای سطح و حتی زیر شهرها، دارند، آنها را در هر منطقه ای که مایل باشند، مستقر نموده و با مشاغل پولساز غیررسمی - از جمله قاچاق فروشی، تکدیگری، عضوگیری برای باندهای فساد و ... - نه تنها، آب باریکه ای برای ایشان، فراهم کنند؛ بلکه از قبل ایشان، به انباشتن کیسه های خود نیز، بپردازند؟

از ابتدای امر هم، فلسفه ایجاد ' شهرداری ' چیزی جز این، نبوده: ' باجگیری از شهروندان، به بهانه نگهداری از شهر. ' برای این سازمان، چه اهمیتی دارد، درآمدش از چه طریقی، به دست آید: از راه وضع قوانین مالیاتی و ... و یا با ساماندهی باند ' دستفروشان، متکدیان و ... ' مذکور؟

ای کاش در عوض استفاده از عنوان محترمانه ' ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار '، از واژگانی متناسبتر با واقعیت، بهره می بردید؛ عنوانی مثل ' ستاد توانمندسازی شهرداری تهران، زنان خیابانی، کودکان خیابانی، مهاجران غیرقانونی، زندانیان تازه آزاد شده، زنان بی سرپرست یا بدسرپرست مستعد فساد و فحشاء و ... '!

برای روشن شدن بهتر مطلب، بد نیست به مطلب زیر، از سایت خبری ' ایسنا '، نگاهی بیندازید: ' ' محمد احمدی بافنده '؛ مدیر عامل ' شرکت بهره برداری متروی تهران ': ' از ۱۶۰۰ هزار دستفروش زن مترو، تنها،‌ حدود ۳۰۰ نفر تهرانی هستند. '

بهتر آنست در عوض جمع آوری زنان و کودکان خیابانی،‌ مهاجران غیرقانونی، زندانیان تازه آزادشده و افراد خلافکار این چنینی و تزریق کردنشان در قالب ' دستفروشان، متکدیان و ... '، میان مردم ساده دل و خالی نمودن جیب آنها و انباشتن کیسه های خود، این فاسدان را با هزینه های شخصی و دولتی، به زندانها، تحویل داده و جمعی عظیم از مملکت را از شر این موجودات شریر، برهانید.

جای این جمع اراذل و اوباش در میان مردم و خانواده هایشان، نیست. آنها را به خانه اصلیشان؛ ' حلفدانی '، برگردانید.

شاید میان این خیل عظیم مفسد، افرادی سالم و متدین نیز، حضور داشته باشند؛ اما این مسئله نباید به بهانه احتمال ایراد اتهامی که در مورد ایشان، صادق نیست، سبب ممانعت از بیان واقعیات، گشته و این گروه غیرمفسد در صورتی که مایلند حسابشان از حساب این جمعیت شریر، جدا شده و برچسب ناروا نصیبشان نگردد، اعلام برائت کنند.

خانمهای ' حجاب برتری '! بهتر نیست کمی هم، به سوراخها و منافذ خود، فشار بیاورید؟

برخی از افراد ' حجاب برتری '، چنان از تشریح گناهانشان - که شامل گناه ' زنا 'ی ناشی از همنشینی و همسری با شوهرانی چشم چران، زناکار و ناپاک و زایش موجوداتی ناپاکتر، است - برآشفته می شوند که فرد گوینده را متهم به ' فحشاء زبانی '، نموده و عمل توصیه به این زنان را در ترک گناه کبیره فوق، ' فاحشگی خود گوینده ' می نامند. آیا نمی دانند اینها کلام خدا بوده و اگر انذارکننده ناقل سخنان الهی باشد، در نتیجه - نعوذ بالله - خالق ما نیز که این سخنان را بر زبان، رانده و ما را از آنها، نهی فرموده نیز، باید - مجددا نعوذ بالله - ' فاحشه ' باشد؟

چنان غرور ایشان و خانواده های ایشان را فراگرفته که در عوض سر نهادن به اوامر پروردگار، سعی در خاموش نمودن ناقلان کلام الهی دارند؛ اما صبح تا شب، دختران و زنان ' غیر حجاب برتری ' را متهم به ' بی حجابی ' و ' فساد '، کرده و حتی گناهان آزار و مزاحمت برای نوامیس فرزندان پسر خود را که روزی ' نوزاد 'ی بوده اند حاصل نطفه ناپاک ناشی از ترکیب تخمک ایشان و اسپرم همسران ناپاکشان، بر دوش همین دست از دختران و زنان ' غیر حجاب برتری '، می اندازند.

زمانی هم که ایشان را به استفاده از ' قلاده ' و ' چشم بند '، برای نوزادان پسرشان که چشم چرانان و زناکاران آینده خواهند بود، رهنمون می شویم، ' مدعی حقوق نوزادان ' می گردند.

شما که ' فرشته ' بوده و استفاده از ابزار فوق را برای نوزادان پسرتان، نپسندیده و از آن، اباء دارید بهتر نیست کمی به سوراخها و منافذ خود، فشار آورده و خویشتن را کنترل نمائید؟

دستهائی که نمی خواهند ایرانی متمدن شود!

امروزه روز که مردان و پسران ایرانی به لطف داشتن مادرانی فرهیخته تر و پدرانی والامقامتر، به موجوداتی متمدنتر، مبدل شده و مایل به ایجاد ارتباطی انسانیتر، با جامعه اناث، گشته اند و همین مطلب موجبات سهولت حضور بانوان را در جامعه، فراهم آورده است، این موضوع به مذاق عده ای که پایه های قدرت حاکمیتی خود را در اعتقادات مذهبی مردم و آن هم، در سطح تندروانه و متعصبانه، می بینند، خوش نیامده و تلاش دارند با راه اندازی گشتهائی موسوم به ' ارشاد ' و برخوردهای خشن و تهمتهای ناروا، جو آرام موجود را به محیطی پر از احساس عدم امنیت و هراس از امکان مورد اتهامات ناروای ایشان، قرار گرفتن و بی آبروئی، تبدیل کنند و از سوئی دیگر، با باز گذاشتن مرزهای ایران به روی بربرهای افغانستان، پاکستان و عرب و رها کردنشان میان ایرانیان رو به رشد و آزاد گذاشتنشان در انجام رفتارهای بربرگونه خود، نسبت به دختران و زنان ایرانی، قصد دارند جامعه ایران را به سمت وحشیگری گذشته، سوق دهند؛ چرا که ایشان اسلام را - به عنوان پایه ها و دلیل حکومت خویش - دینی معرفی می کنند که نیاز به متولی، داشته و ذره ذره نافرمانی از آن، باید از زیر نگاههای ریزبینانه ایشان، عبور نماید. حال، جامعه ای متمدن و غیرمشرک را چه نیازی به متولی این گونه امور؟ رهبانیت را حرام دانسته و دیرها را با خاک، یکسان می کنند و ' پاکیزگی پیشگان ' را نیز، مجبور به ادامه حیات، میان جامعه فاسد غرق در توهم ' پاکی ' می نمایند؛ اما از تبدیل شهرها و تمدنها، به ' جنگل حیوانات '، ابائی ندارند.

این است سیاست حکومتی متحجر تا بقای خود را با گشودن دروازه ها به سوی اقوام وحشی و گسترش بربریت از یک سو و با راه اندازی ' گشتهای ارشاد '، از سوئی دیگر که به ایجاد رعب و وحشت برای جامعه بانوان و خانه نشینی آنها، منتج گردد، تامین نماید.