باغ عدن

پیام های کوتاه

سیستم حمل و نقل عمومی مترو اگر ارث پدری هم، بود، باز هم، امکان وضع قوانینی منفک از قوانین مصوب و اجراء دلخواه آن به دست مدیران، کارکنان و پلیس آن، وجود نداشت. جالب است در این مکان مقدس که سازندگان و بانیانش آن را با خط مقدم جبهه جنگ، یکسان انگاشته و از در و دیوارش، شعارهای گوهربار فراوان - راجع به عدم خرید از دستفروشان و در نتیجه، کمک به اقتصاد و تولید ملی - و آیات و احادیث فراوانی درباره صداقت و راستگوئی و احترام به قانون، به چشم می خورد، شاهد چنان هماهنگی عمیقی میان دستفروشان، کارمندان و پلیس مترو هستیم که قابل ستایش و تحسین می باشد. 

زمانی که کارکنان مترو به زندگی خصوصی یکی از مسافران، علاقمند و کنجکاو می شوند، همین علاقمندی و شدت کنجکاوی را می توان میان دستفروشان آن نیز، مشاهده کرد؛ طوری که با مشاهده مسافر مورد نظر،  یک یک آنها پچ پچ را آغاز و سپس، لب به سخن گشوده و می خواهند به نحوی، خویشتن را به وی، نزدیک سازند: ' دستفروش هستی؟ زیاد می بینمت؟ دانشجو هستی؟ سر کار می روی؟ کارتخوان داری؟ چه می فروشی؟ '. جالب این جاست که اگر دستفروش هم، باشی، با دستانی خالی، چیزی جز عنوان ' دستفروش باد و هوا '، زیبنده موقعیتتان نمی باشد.

همزمان با دستفروشان - که با اطمینان بسیار، می توان ایشان را کارمندان غیر رسمی مترو دانست - کارمندان رسمی آن نیز، یکی پس از دیگری، همراهی کردن مسافر مذکور تا دم در منزلش را که از نظر قانونی، در حکم تجسس، مزاحمت برای نوامیس و نقض حریم شخصی افراد، است در دستور کار خویش، قرار داده و با ورودش به مترو، آزار و اذیتهای زبانی و همراه با ایماء و اشاره خویش را از سر می گیرند. یک روز، خواستار تبادل شماره تماس با مسافر مونث، می شوند. یک روز، به دنبال همراهی و مشایعت با او، گشته و روز دیگر که از هر گونه ایجاد علقه و ارتباطی، قطع امید می کنند، از حربه فرستادن پی در پی پلیس مترو بر سر مسافر مذکور و بازرسیهای بی دلیل و مکررش، بهره می برند تا شاید بتوانند با یافتن دستاویزی از وی - همچون دستفروشانی که آنها را به چنگ آورده و اسیر و برده خویش می سازند - دختر مورد نظر را نیز، این بار، با زور و نه با خواهش و تمنا، اسیر هواهای نفسانی خویش سازند؛ چرا که او را ' دختری تنها ' یافته و در این مواقع، چه فکر و خیالهای رنگارنگی به افکار مردان هوسباز، خطور نمی کند که هم، مالک خود دختر شده و هم، مالک مال و اموال او.

متعاقب اتفاق چند روز گذشته که شرح آن در مطلب ' وقتی مصلحت ایجاب می کند دختر تنها از یک حق مسلم اجتماعی، محروم شود! '، آورده شد و ناگزیر، به دلیل مزاحمتها و بازرسیهای مکرر یکی از پلیسهای زن مترو که به مدت یک سال است به دستور یا خواهش کارمندان مترو و دستفروشانش، این شیوه را اتخاذ نموده و اخیرا، قصد به میان کشیدن دیگر همکاران زنش را هم، دارد؛ چرا که با نشان دادن من به آنها و به زبان آوردن حرفهای بی سر و ته و بی پایه و اساس، صرفا، به این دلیل که بنده مسافر هر روزه مترو هستم - حال به هر دلیل؛ چه برای تفریح و خرید و چه جهت انجام کارهای اداری و ضروریتر -، قصد حساس کردن ایشان را نسبت به من، دارد، با بازرسی پلیس تماس گرفته بودم، از فرماندهی پلیس مترو با اینجانب، تماس گرفته و فرمودند: ' خانمی به این نام، در بین پلیسهای مترو، وجود ندارد.'؛ اما با گرفتن مشخصات ظاهری وی و همچنین، مشخصات پلیس مردی که همیشه، در ایستگاه مذکور، حضور داشته و نام پلیس زن را به دروغ، به من و مامور پلیس 110، داده بود، قول دادند موضوع را بررسی و با من، تماس بگیرند.

در این جا نیز، می توان رد هماهنگیهای بی نظیر دستفروشان، کارمندان و پلیس مترو را مشاهده نمود؛ به نحوی که پس از ایجاد مزاحمتها و آزار و اذیتهای پی در پی دختر تنها و قربانی، یکدیگر را فراری  داده و از چنگال قانون، رهائی می بخشند. ابتداء، پلیس متروی ایستگاه با کلانتری، تماس گرفته و آمدن مامور 110 را به تعویق می اندازد تا شاید قربانی خسته و از شکایت، منصرف شود؛ لیکن با دیدن پافشاری دختر مبنی بر حضور پلیس 110، رئیس ایستگاه کارمند خاطی را فراری داده و پلیس مترو نیز، کوچکترین حرکتی جهت دستگیری وی، ننموده و معاونت در فرار مجرم، می کند. با سر رسیدن مامور 110، رئیس ایستگاه از دادن نام کارمند خاطی، خودداری نموده و همچون ابلهان، اظهار می دارد: ' من نمی دانم چه کسی داخل اتاق کنترل، نشسته بود. ' و سپس، ادعای پلیس بودن کارمند را مطرح می سازد. پلیس متروی ایستگاه نیز، نام پلیس زن مزاحم را به دروغ، بیان داشته و بدین ترتیب، همه مجرمان دست در دست یکدیگر، تلاش می کنند از مهلکه، نجات یابند.

در نتیجه، مجددا ناچار خواهم بود شما را به خواندن مطلب ' لطفا رسیدگی شود! حافظ جان، مال و حیثیت مسافران مترو چیست؟ '.، ارجاع دهم.

  • ۹۶/۰۶/۰۷
  • بنده خدا
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.