باغ عدن

پیام های کوتاه

۱۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

پس از گذشت حدود 4 دهه از جشن پیروزی اسلام بر طاغوت در کشورمان؛ ایران، انتظار می رفت شاهد آن چه که انگیزه بخش و محرک افراد در گذشتن از خون و جان عزیز، شد - ریشه کنی مظاهر فساد و برپائی پاکی و عدالت در جای جای حداقل این گوشه از زمین خدا که رهبران و مقاماتش همچون واتیکان، روحانیان آشنا به دین هستند - و اشاعه روزافزون طهارت درونی و حقیقی ایرانیان باشیم؛ اما چیزی که تاکنون دیده شده تلاش در نگهداری مراکز فساد؛ از جمله، قهوه خانه ها - به عنوان پاتوق مردان بیکار، ولگرد، هرزه و افسارگسیخته -، ورزشگاهها، مکانهای برگزاری کنسرتهای مبتذل و خیابانهای لبریز از پسران و مردان آلوده و سعی در جلوگیری از حضور فیزیکی، مستقیم و اجتماعی بانوان به شیوه های مختلف، در مکانهای شدیدا ناپاک و آلوده فوق، بوده است؛ هر چند این بانوان به ظاهر، پاک ارتباطی غیرمستقیم؛ اما شدید و تنگاتنگ با این مراکز و گسترش فساد مذکور، داشته و دارند.

چند وقتیست صدائی مبنی بر آزادی حضور زنان در ورزشگاهها، شنیده شده و طرفداران آن نیز، معتقد بر بی اشکال بودن آن - از دیدگاه شرع - می باشند؛ اما دیدگاه حقیقی دین رسمی ایران - صرفنظر از توجه به ادیان دیگر که نظری مشابه را دارا هستند - در این رابطه، چیست؟ خداوند در آیه 16 سوره ' انبیاء '، می فرماید: ' زمین و آسمان و آن چه را در میان آنهاست از سر بازی، نیافریده ایم. ' و بدین ترتیب، خود را از اهل لهو و لعب، مجزا ساخته و نیز، در آیه 3 سوره ' مومنون '، می فرماید: ' مومنان کسانی هستند که کار لغو و بیهوده نمی کنند. ' خداوند به صراحت، اعلام می دارد که علاقه ای به افراد خوشگذران، ندارد. ( آیه 76 سوره ' قصص ' ) همچنین، یکی از دلایل مجازات دوزخیان، خوشگذرانیهای بناحق آنها عنوان شده است. ( سوره ' غافر ' - آیه 75 )

لهو و لعب به آن دست از تفریحاتی، اطلاق می گردد که به سبب همراه بودن با گناه، دور شدن هر چه بیشتر فرد را از پروردگار - به عنوان مربی اصلی خود - در پی خواهد داشت. خداوند در ' قرآن '، صدای خر را به عنوان بدترین صدا، معرفی کرده و با تشبیه صدای انسانی که میل شدیدی به ایجاد سر و صدا و بلند سخن گفتن، دارد، آنها را از این کار، بر حذر می دارد. درست است که یکنواخت شدن زندگی در فعالیتهای مادی و ایضا، معنوی، مشکلاتی ایجاد نموده و انسان برای کسب روحیه ای قوی و ادامه زندگی، نیازمند تنوع و تفریح می باشد؛ اما در صورتی که انرژی به دست آمده از طریق تفریحات ناسالم، کسب گردیده باشد، دارای آن چنان سطح بالائی از ارتعاشات منفی، خواهد بود که با تحت تاثیر قرار دادن افکار و روان فرد، او را به سمت انجام فعالیتهای کاری ناسالمتر، سوق خواهد داد.

تفریحاتی که از نظر اسلام، ناسالم و ممنوع معرفی شده اند عبارتند از: مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر، روانگردان، قمار، موسیقی مطربانه و ...؛ حتی اگر با هدفی مقدس، صورت پذیرد؛ برای نمونه، انجام ورزشی ممنوعه جهت جمع آوری اعانه برای نیازمندان یا دست زدن به فعالیتهای ورزشی مجاز؛ اما با نیتی ناسالم؛ به طور مثال، برای امرار معاش یا به هدف برد و باخت - حتی اگر مسببات تجدید قوا و روحیه اشخاص را نیز، فراهم آورد.

دعوائی که بر سر حضور شریعتمدارانه بانوان در ورزشگاهها، به  وجود آمده و اینکه مسئولان به جهت ایجاد مفسده، موانعی بر سر راه آن، ایجاد می کنند موضوعیتی ندارد؛ چرا که اگر قرار بر ایجاد احتمالی فساد باشد، از قبل، صاحب فساد گشته ایم. اگر حضور مردان و پسران در ورزشگاهها، با آن قهقهه های مستانه و صداهای انکرالاصواتی که توسط ' قرآن '، ممنوع شمرده شده و برد و باختی که حالت بازی قمار بدان، بخشیده است، گناه نیست، پس، چه چیز را می توان ' گناه ' و ' مفسده ' نامید؟ بگذارید بانوان نیز، همان گونه که تاکنون، مشایعت آقایان را در این عمل لهو و لعب و به یاری سازمان محترم ' صدا و سیما '، عهده دار بوده و چنین موجودات عیاش و خوشگذرانی را نیز، در رحم، پرورانده اند زین پس نیز، آشکارا در اجتماع و رسانه ها، به دور از هر ریاکاری، به این امر محبوب خویش، بپردازند که اگر قرار بر رفع فساد و استشمام عطر معنویت می بود، تا به اکنون، شاهد شنیدن ندای عزیمت بساط عیش و مستی مردان بودیم؛ نه دعوای حضور یا عدم حضور زایندگان ایشان در مجلس عیاشی این دست پروردگان.

  • ۱۷ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۴۷
  • بنده خدا

بهشت زیر پای کدامین بانوست؟

سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۵۴ ق.ظ

بهشت زیر پای کدام یک از این دوست : الف - مادری که همسری، چشم چران و در نتیجه، زناکار اختیار کرده؛ چرا که چشم چرانی مصداق زنا می باشد - به علاوه گناهان احتمالی دیگر مرد؛ از جمله، حرامخواری، بددهانی، دروغ، غیبت، تهمت، لذت بردن از مردم آزاری و ... که ثمره ازدواج و اختلاط آن دو چیزی به جز، فرزندی مزین به اوصاف فوق، نخواهد بود و پیامد تولد چنین موجودی نیز، چیزی به غیر از ایجاد و گسترش جامعه ای فاسد. ب - دختری مجرد که با اشتغال به کار حلال و کسب درآمد مشروع، تا آن حد، مستقل می نماید که نه گوشه چشمی به لقمه حرام همسر، داشته باشد و نه نیازی به همنشینی با چنین منبع فسادی که نتیجه اش آلوده شدن به گناه زنا و حیات و تداوم بخشیدن به میوه ای کرم خورده و تباه شده، باشد؟

بانوی عزیز ایرانی! مسلم بدان مردان کثیف ایرانی از تو، انتظاری فراتر از زنی ویران، فاسد و نیازمند به خود - همچون مادران خویش - نخواهند داشت که مجبور باشند جهت کسب رضایتت به زیستن با آنها و پرورش نطفه ای از جانب ایشان، به ریاضت نفس و پاکسازی حقیقی خود، پرداخته و سختی آن را بر خویش، هموار سازند؛ بلکه بتوانند با لقمه ای نان، دادن زر و زیور، وعده های چرب و شیرین مهریه های میلیونی و حمایتهای دائمی از تو، در مقابل جامعه ای وحشی که خود آن را برایت، ناامن کرده اند که محتاجشان باشی و با لالائی خواندن و پاک شمردنت در صورت رفتار نمودن به شیوه ای مورد پسند ایشان و مورد غضب پروردگار، رضایتمندیت را فراهم آورده و خود نیز، به روش گناه آلود و هوسبازانه خویش، ادامه حیات دهند.

در جامعه ای که فساد در ذره ذره اجزاء آن، رسوخ کرده، دعوت دختران به زن و مادر شدن، عین دعوت ایشان به گناه کردن، است.

  • ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۵۴
  • بنده خدا

در سمت چپ، دخترانی را می بینیم که به دنبال هواهای نفسانی خویش، پا روی تمامی دستورات الهی - چه ' تورات '، چه ' انجیل ' و چه ' قرآن کریم ' - گذارده و یک شب خوشگذرانی را بر پاکی و طهارت نفس و رحم خویش، ارجح دانسته اند و در سمت راست، دخترانی با حجاب برتر را شاهدیم که علیرغم شرکت در همان مجلس گناه آلود، پوششی همزمان متضاد با عملشان را به تن کرده اند. آیا این پوشش تیره و کامل قادر خواهد بود نفس آلوده گناه مذکور را تغییر داده و رحم و نفس آنها را پاک نگاه دارد؟ پس، چگونه است که در ایران اسلامی، در عوض توصیه بانوان به مراقبت از پاکی درونی و حفظ رحم خود از پرورش و تکثیر موجوداتی ناپاک، ذره بین را صرفا، روی رعایت پوشش ظاهری و در یک کلام، حفظ ظاهر، گذارده اند؟

بانوان ایرانی عزیز! جامعه ایران به اندازه کافی، به لطف رحم قدرتمند شما به تکثیر روزافزون میکروبهای متعفن پرداخته است. کمی هم، به فکر پاک نگاه داشتن رحم خود، باشید. مراقبت داشته باشید حتی یک چشم چران زناکار هم، نه با شما همنشین شده و نه در وجود شما، پرورش یافته و بسیار نرم و خزنده و معصوم وار، راه خود را به این دنیا، باز کند.

  • ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۲۶
  • بنده خدا

صداهای بلند، مبهم و شیپورمانندی که تاکنون، حدود 200 سالی است که در آسمان کشورهای مختلف قاره های متفاوت، شنیده و ویدئوها و فایلهای مختلف صوتی آنها توسط مردم، ضبط و به اشتراک گذارده شده اند اکنون، آسمان شهر مرزی و ساحلی آستارا - واقع در شمال غرب ایران - را مورد هدف اصابت خود، قرار داده که هنوز، پس از گذشت چند روز از زمان وقوع آن، نگاههای وحشتزده عده زیادی از مردم ساکن در منطقه را به آسمانها، معطوف ساخته است. در بسیاری از موارد، ظهور این گونه صداها با لرزش شیشه های منازل و ساختمانها و ایجاد ترس و هراس عمومی، همراه بوده اند.

تا به امروز، تلاشهای بسیاری در جهت یافتن علت اصلی بروز این دست پدیده های ناشناس و ارعاب انگیز، انجام شده و فرضیاتی نیز، ارائه گردیده است: 1- شهابسنگهائی که از جو زمین، عبور کرده و سبب ایجاد چنین غرشهائی، می شوند. 2- بشقاب پرنده ها. 3- گازهای خارج شده از حفره های روی زمین. 4- گازهائی که در اثر پوسیدن گیاهان، در اعماق دریاچه ها، محبوس شده و به صورت ناگهانی و انفجاری، به بیرون، رانده می شوند. 5- خروج انفجاری گازهای ناشی از فساد سنگ آهگ موجود در کف دریاچه ها که کمتر فرار هستند. 6- هواپیماهای نظامی. 7- زلزله. 8- صداهای حاصل از فعالیتهای مغناطیسی خورشید و زمین. 8- فوران آتشفشانی. 9- تندرهائی که در قسمتهای بالاتر جو زمین، رخ می دهند.

از میان موارد فوق، موارد 6 و 7 غیرمحتمل می نمایند؛ چرا که این صداها تا پیش از پدید آمدن هواپیماهای مافوق صوت نیز، وجود داشته و از سوئی دیگر، این زلزله ها هستند که سبب ساز صداهای به وجود آمده اند؛ در حالیکه در این گونه موارد، این صداها هستند که ارتعاشاتی در محیط، حادث می سازند.

در بیشتر این رخدادها - حتی در آخرین مورد آن، در شهر آستارا - زمانی که دانشمندان مشغول پیدا کردن دلیلی علمی برای توضیح این پدیده ها، می بوده و علاوه بر عوامل فوق، آنها را ناشی از فشارهای جوی یا سایش طبقات مختلف زمین نیز، می دانسته اند و مردم عادی که از رسیدن به پاسخی قطعی، قطع امید کرده و آن را نشانه پایان جهان یا حضور موجودات فرازمینی عنوان می نمودند، دولتها در پی انکار وجود واقعی این صداها، برآمده و آنها را ساختگی اعلام می کردند. حال چه نفعی از باور مردم به دسیسه آمیز بودن این  وقایع، نصیبشان خواهد شد با خوانندگان عزیز '.

در ' قرآن کریم '، در میان حوادث مربوط به قیامت و پایان دنیا، اشاراتی به ' نفخه صور '، دیده می شود. ' نفخ ' به معنای دمیدن، است و ' صور ' یعنی ' شیپور '. ' نفخه صور ' ندائی شیپورمانند و آسمانی می باشد که بر اساس آیات ' کلام الله مجید '، انواعی متفاوت دارد: 1- نفخ مرگ: خداوند در ابتداء آیه 68 سوره ' زمر '، می فرماید: ' روزی که در صور، دمیده شود، هر موجودی که در آسمانها و هر موجودی که در زمین، است می میرد؛ مگر آن کس که خدا خواهد. ' 2- نفخ حیات: در ادامه آیه 68 سوره ' زمر '، آمده است: ' ... سپس نفخه دیگری در آن، دمیده می شود که ناگهان، همه به حالت قیام، درآمده و خیره نگاه می کنند. ' 3- نفخ فزع: اگر ترس و آثار آن به صورت ناگهانی، در فرد، حادث شده و شخص توانائی تحمل آن را نداشته باشد، این حالت را ' فزع ' می نامند که نوعی بی تابیست. در آیه 87 سوره ' نمل '، خداوند می فرماید: ' روزی که در صور، دمیده می شود، همه آنان که در آسمانها و همه آنها که در زمینند به فزع، درآیند. '

بدین ترتیب، نفخ اول می تواند همانی باشد که در روز رستاخیز، توسط ' اسرافیل ' - که یکی از فرشتگان مقرب الهیست با شیپوری همواره، بر لب که یک سر و دو سمت دارد و اندازه میان این دو طرف، به اندازه بزرگی آسمانها و زمین است - نواخته شده و مرگ تمامی موجودات واقع در آسمانها و زمین را در پی خواهد داشت و نفخ دوم نفخیست که موجب حیات مجدد آفریده ها و حاضر شدنشان در پیشگاه پروردگار، جهت حسابرسی، خواهد شد. هر چند، توضیحی مشخص و قطعی از منشاء صداهای شیپورمانند به گوش رسیده در آسمان کشورهای مختلف دنیا، به دست نیامده است؛ اما می توان از آن، به عنوان یکی از نشانه های نزدیک شدن به پایان دنیا، یاد نمود که همان ' نفخ فزع ' بوده و پیش از نفخه های آخر ' مرگ ' و ' حیات '، به وقوع می پیوندد. علاوه بر اینکه یافتن دلیلی علمی برای شنیدن این گونه صداها، تضادی با نشانه بودنشان از این حیث، نخواهد داشت، می توان آثارشان را به شکل ' هراس عمومی ' یا ' فزع '، مشاهده نمود.

به تبعیت از این آیه تحدی ( مبارزه طلبی ) ' قرآن کریم' که می فرماید: ' آیا می گویند: ' ' محمد (ص)' خود، ' قرآن ' را بافته و آن را کلام خدا می نامد؟ اگر این ادعا را دارند، بگو: ' چنانچه راست می گوئید، ده سوره ساختگی مانند آن بیاورید و جز خدا، هر که را می خواهید به یاری، فراخوانید. ' ( سوره ' هود ' - آیه 13 )، شما نیز، اگر این صداها را ساختگی و صرفا، یک دسیسه فرض می کنید، چرا در عوض انکار زبانی، مانند آن را خلق نمی کنید؛ آن هم، در منطقه ای خلوت و بدون ساختمانهای مرتفع که امکان دسیسه چینی در آن، بسیار پائین است؟ مطمئنا ' نفخه صور ' روز رستاخیز جهانی بوده و در عوض پوشش دادن صرفا، یک نقطه از این کره خاکی، کل آن را در برخواهد گرفت و لرزشهای حاصل از آن، سبب تلاشی کامل کره زمین خواهد شد.

  • ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۵۵
  • بنده خدا

چند روز گذشته، شاهد تصویری بودم مرتبط با پستی از صفحه یکی از خوانندگان زیرزمینی ایرانی که اکثرا محبوب طبقه ای می باشد که نسبت به رعایت اصول مراقبت از نفس، سهلگیرتر می نمایند که در آن، دختران شرکت کننده در کنسرتش را به داشتن چادر، تشویق کرده بود؛ نمونه ای از مردان آلوده ایرانی که علیرغم ابتلاء به انواع چرکها و کثافات جسمانی، روانی و روحی - که به وضوح، در نحوه سخن گفتن لغو و باطل، خنده های وقیحانه، پوشش آشفته، ایجاد خالکوبیهائی نامناسب و به نمایش گذاشتن آنها، از طریق انتخاب لباسهائی تنگ، چسبان و عریان توسط وی، هویداست -، تلاش دارد با ایجاد سر و صدا و دادن شعارهائی مذهبی و تشویق دخترانی همچون خود آلوده، به انتخاب حجاب برتر، در جرگه افراد باایمان، ظاهر شده و از بهره بردن از مناصب قدرت - در دنیائی که وارثانش بر اساس آیات و روایات اسلامی، اشخاص باایمان خواهند بود -، بی نصیب نماند.

آقای محترم! آیا دختری که حاضر به شرکت در کنسرتیست مختلط که مجریش چنین ویژگیهای گرانقدری را بر دوش می کشد آن قدر صاحب فضل و دانش معنوی است که توان دریافت معنا و فلسفه حجاب را داشته باشد؟ آیا نه اینکه حجاب - به عنوان سدی در برابر آلودگیها - با روح شرکت در چنین کنسرتهائی که سراسر ناپاکی اند، در تضاد است؟

این فقط نمونه ای از مردان ناپاک ایرانیست که به گمانشان، محاسن و حجاب برتر برای مومن بودنشان، کفایت می کند. همسران چنین اشخاصی را نیز، نباید از نظر، دور داشت که با وجود راه دادن انواع کثافاتی از این دست به درون خود و پرورش نجاستهائی این چنینی در رحم - صرفا، با ملاک قرار دادن سند ازدواج و داشتن حجاب برتر - همچنان، خود را مومن و پاک فرض می نمایند و دیگر زنان عالم را محکوم به تبعیت از خود.

  • ۱۱ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۱۸
  • بنده خدا